شنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۲۰:۵۴:۰۳
دسته بندی: تحلیل
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۵

ضربه ای بزرگ به اهداف امریکا

ایران به عنوان یک نقطه تلاقی بسیار مهم در آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین در خاورمیانه شناخته می‌شود که آن را به همین سبب به مهمترین کشور در طرح یک کمربند – یک جاده چین تبدیل می‌کند.



تحلیل پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ از روابط راهبردی ایران و چین

ایران به عنوان یک نقطه تلاقی بسیار مهم در آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین در خاورمیانه شناخته می‌شود که آن را به همین سبب به مهمترین کشور در طرح یک کمربند – یک جاده چین تبدیل می‌کند.

ایران و چین به عنوان دو فرهنگ باستانی آسیا، در بخش‌های مختلفی با هم همکاری می‌کنند. از جمله تجارت، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و امنیت که در تمام این بخش‌ها دارای چشم انداز مشابهی بوده و هر دو کشور دارای منافع مشترک چند جانبه و دو جانبه می‌باشند و همچنین اذعان دارند که شرکای راهبردی هم هستند. نتیجه مذاکرات بین چین و ایران، تنظیم یک سند هیجده صفحه‌ای است که بر طبق این سند، توزیع چند میلیارد دلار بین این دو کشور تثبیت شده است. در واقع این سند به وضوح وضع تحریم‌های امریکا علیه جمهوری اسلامی را به چالش می‌کشد.
به گفته نیویورک تایمز، توافقی که بین ایران و چین تنظیم شد، اقتصاد و همکاری‌های امنیتی را در برمی‌گیرد که به چین این اجازه را می‌دهد که در بخش‌های زیادی از ایران بصورت کلان سرمایه گذاری کند. که این بخش‌ها شامل بانکداری، مخابرات، بنادر، راه آهن و ده ها پروژه کلان دیگر می‌باشد. در نتیجه این توافقات، کوشش‌های دولت ترامپ برای منزوی کردن ایران تضعیف خواهد شد.
از نظر تهران، چین و ایران از مدت‌ها پیش شرکای استراتژیک هم بوده‌اند که هم اکنون استراتژی مشترکشان را با هم علیه سیاست‌های یک جانبه نگر امریکا در عرصه بین الملل، تقویت کرده اند. ایران و چین پیش از این در سال ۲۰۱۶ با یکدیگر روی همکاری‌های استراتژیک توافق کرده بودند، اما این توافق اخیرشان، به اقتصاد ایران این اجازه را می‌دهد که وضعیت طبیعی خود را در برابر این بحران بوجود آمده در اثر تحریم ها، حفظ کند. همچنین برطبق این توافق، تامین نفت چین توسط ایران برای ۲۵ سال آینده تضمین می‌شود، که بدون شک نفع هر دو طرف را در نظر می‌گیرد.
نیویورک تایمز ادعا می‌کند که این همکاری‌های نظامی برای آموزش و تمرین و تحقیقات مشترک و نیز توسعه تسلیحاتی و همکاری‌های اطلاعاتی برای مبارزه در یک جنگ نابرابر با تروریسم، موادمخدر و قاچاق انسان و نیز جرایم برون مرزی است. در حقیقت توافق ایران و چین، نشان دهنده ناکامی سیاست ستیزه جوی دولت ترامپ است.
قرارداد چین و ایران یک برد بزرگ برای طرح «یک کمربند – یک جاده» چین (طرحی که به آن راه ابریشم جدید نیز گفته شده و چین را از طریق دریا و زمین به ۷۰ کشور دنیا متصل می‌کند) محسوب می شود که چین را به عنوان پیشگام در سرمایه‌گذاری عمده و اصلی در اقتصاد ایران معرفی می‌کند. قرارداد شامل سرمایه‌گذاری در حمل و نقل، راه آهن، بنادر، انرژی، صنعت، بازرگانی و خدمات است که این سرمایه گذاریها شبکه تجاری چین را در منطقه تقویت می کند.
ایران به عنوان یک نقطه تلاقی بسیار مهم در آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین در خاورمیانه شناخته می‌شود که آن را به همین سبب به مهمترین کشور در طرح یک کمربند یک جاده چین تبدیل می‌کند. این توافق، تامین نفت و گاز چین را از طریق خشکی تضمین می‌کند که برای چین، علاوه بر راه‌های آبی آسیای جنوبی گزینه دیگری خواهد بود، بویژه زمانی که خصومت و دشمنی بین چین و ایالات متحده، در آبهای جنوبی، رو به وخامت گرایید.
این معاملات یک سرمایه‌گذاری کلان در تاسیسات زیربنایی ایران است، که ارزش آن بالغ بر ۴۰۰ میلیارد دلار خواهد بود که شامل پیشبرد صنعت نفت و احداث ۹۰۰ کیلومتر خط راه آهن بین تهران و مشهد می باشد. یعنی دومین شهر مهم ایران و مرکز سفرهای زیارتی که در نزدیکی مرزهای افغانستان و ترکمنستان قرار دارد. البته این تنها خط راه آهنی نیست که مهمترین شهرهای ایران را با هم مرتبط می کند، اما می‌تواند به عنوان نزدیکترین راه به آسیای مرکزی باشد که به هر دو کشور ایران و چین، امکان دسترسی آسان تر به آسیا و اروپا را خواهد داد.
برژنسکی در کتاب “شطرنج بزرگ” بیان می‌کند که آسیای مرکزی مرکز قدرت جهان شده است و اینکه هر قدرتی به طور غیرمستقیم، به گونه‌ای در ارتباط با چین و روسیه باشد را به یک ضرورت و الزام تبدیل کرده است که در نتیجه آن نفوذ و قدرت امریکا در منطقه دچار بحران می‌شود و اگر چنین چیزی رخ دهد، قدرت جهانی امریکا از بین خواهد رفت.
“هالفورد جان مکیندر” در مقاله “۱۹۰۴” می‌گوید که هسته اصلی تاریخ جغرافیایی بر این اصل بنا شده است که هر کسی در منطقه مرکزی سلطه و سیطره داشته باشد، بر کل جهان فرمانروایی خواهد کرد. او حدود قدرت ناحیه مرکزی را به عنوان پهنه بزرگ آسیایی اروپایی از سیبری و آسیای مرکزی مشخص می کند. و ایران بی‌تردید در این میان دروازه اصلی آسیای مرکزی است و سرمایه‌گذاری کلان و هنگفت چین در جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که چین قدرت بزرگ خود را با کنترل و سیطره در منطقه مذکور بدست خواهد آورد.
طبق نظریات برژنسکی و مکیندر، چین به عنوان مهمترین نفوذ در آسیای مرکزی می‌تواند فشار روانی زیادی برای کنترل تمام منطقه بوجود آورد و یا حتی برای کنترل و استیلا بر کل جهان. اگر چه روسیه نیز قدرت اصلی دیگری در آسیای مرکزی است که او هم تاثیر زیادی در منطقه دارد و رابطه اش با چین در منطقه می‌تواند به شکلی همکارانه و یاری دهنده به حساب آید که در بهترین حالت دوستانه است و در بدترین حالت، رقابتی خواهد بود.
هر دو کشور چین و روسیه بیشترین تلاش را برای محدود کردن تاثیر امریکا در منطقه داشته‌اند. اما روسیه به سادگی نخواهد توانست از نظر اقتصادی با چین در منطقه رقابت کند ولی گذشته تاریخی امپراطوری‌اش و نیز اتحاد شوروی در منطقه، غلبه و سلطه دارد. روسیه همچنین به دلایل تاریخی و به سبب اینکه دارای دومین زبان آسیای میانه است اهمیت می‌یابد. هر چند معاملات روسیه با ایران پتانسیل سرمایه‌گذاری‌های میلیاردها دلاری را ندارد.
آمریکا به وضع جریمه‌ها و تحریم‌ها به شرکت‌های چینی که به ایران، کمک و یاری می‌رسانند، ادامه خواهد داد. سخنگوی وزارت خارجه امریکا در پاسخ به سوالات پیرامون پیش‌نویس قرارداد اظهار داشت: «دولت چین بوسیله ترغیب و دادن مجوز به شرکت‌های چینی، آنها را به انجام فعالیت و داد و ستد با ایران، که قبلا این فعالیتها منع و تحریم شده بودند، هدایت می‌کند. که این رفتار، ثبات و صلح را در منطقه متزلزل و نا پایدار می‌کند.»
آشکار است که ایالات متحده شرکت‌های چینی را به سبب معامله با ایران جریمه خواهد کرد، اما چین هم از قبل این مجازات‌ها را پیش‌بینی کرده است. سوال اینجاست که دولت پکن چگونه قصد دارد با چنین مجازات‌هایی روبرو شود و چگونه خواهد توانست که روابط پرتنش و رو به وخامتش با امریکا را که همچنان بر قوت خود باقی است، حل کند؟
اما قطعا چین برای این سناریو آماده خواهد شد. با توجه به نزاع کلامی و کلمات تند وزارت‌خارجه امریکا، بسیار دور از ذهن است که واشنگتن قادر باشد به معاملات چین و ایران که در سطح بسیار کلان امکان گردش پول به اقتصاد ایران می‌دهد، که به سبب تحریم ها در تنگنا و مضیقه است، عکس‌العملی نشان دهد.
این موضوع همچنین می‌تواند بقیه دولت‌ها را نیز که به سبب ترس از تحریم‌ها و مجازات‌ها، محتاط و بیمناک هستند، به شروع مجدد داد و ستد و معاملات با ایران ترغیب کند با علم به اینکه آنها می‌توانند در آن شرایط حمایت و پشتیبانی چین را داشته باشند.
 
منبع: پایگاه گلوبال ریسرچ
مترجم: الهام هاشمی
 

منبع: بصیرت

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

هشت − 2 =