بیطرفی، انعکاس دقیق وقایع و بیان حقیقتبخشی از ارزشهای خبری شبکهی بیبیسی؛ ادعایی بزرگ از یک شبکهای که بودجهی آن توسط حق اشتراک تلویزیون در بریتانیا و وزارت امور خارجه و مشترک المنافع بریتانیا تأمین میشود. شبکهای که بودجهی آن توسط کشوری بیگانه تأمین میشود باالجبار باید در جهت تحقق اهداف آن نیز قدم بردارد؛ […]
بیطرفی، انعکاس دقیق وقایع و بیان حقیقتبخشی از ارزشهای خبری شبکهی بیبیسی؛ ادعایی بزرگ از یک شبکهای که بودجهی آن توسط حق اشتراک تلویزیون در بریتانیا و وزارت امور خارجه و مشترک المنافع بریتانیا تأمین میشود.
شبکهای که بودجهی آن توسط کشوری بیگانه تأمین میشود باالجبار باید در جهت تحقق اهداف آن نیز قدم بردارد؛ همان منافعی که رادیو بیبیسی قبل از انقلاب اسلامی در ایران دنبال میکرد. دخالت در امور داخلی ایران که نمونههای روشنی در دورههای مختلف ایران دارد. زمانی که اسم رمز شروع کودتا علیه مصدق را اعلام میکند.
بیبیسی فارسی از میان کارکرد دوگانهی فریب یا آگاهی رسانهی خبری، فریب را انتخاب کرده است. اگر دادهها چیزی نباشند که آنها میخواهند از تکنیکهای مختلف رسانهای و تصویرسازی استفاده کرده و آن را به گونهای دلخواه روایت میکنند.
آنها با چینش تصاویر و فیلم به صورت حرفهای روایت جدیدی میسازند که مغایر با حقیقت است. این شبکه به صورت بیست و چهار ساعته توسط مجریان و کارشناسانی که عناد هیچکدامشان در مواجهه با ایران اسلامی پوشیده نیست، مقاصدشان که ناکارآمدی نظام حاکم است را در ذهن مخاطبان تزریق میکنند.
بیبیسی مانند یک ویروس عمل میکند و همانطور که یک ویروس با استفاده از امکانات سلولی میزبان تکثیر میشود، این ویروس رسانهای نیز با استفاده از برخی رسانههای داخلی و گاهاً با سوار شدن بر احساسات و هیجانات افراد زودباور، موج رسانهای خود را در جامعه نشر میدهند.
ویروسی که سعی دارد با از کار انداختن دستگاه منطقی مخاطب، قدرت تحلیل و تفکّر را از او سلب کند و او را در زمین بازی که خود ساخته و پرداخته به بازی درآورد. مخاطبی منفعل که مطابق میل او درک کند، بیندیشد و تصمیم بگیرد.
این شبکه و شبکههای همسو با آن، مخاطبان خود را مانند قورباغهی آبپزشده میکنند؛ عصبهای پای قورباغه بسیار حساس هستند؛ وقتی در آب با دمای صد درجه یک قورباغه را بیندازیم یک دفعه بیرون میپرد، چون داغ است، امّا وقتی یک قوباغه را در آب خنک بیندازیم و کمکم آب جوش بیاید، قورباغه با اینکه گرمش است و میخواهد بیرون بپرد اما دیگر توانی برای بیرون پریدن ندارد چون همزمان بیرمق شده است و …
مخاطب نیز پس از اینکه به تدریج هدف آماج خبری و سبک زندگی القایی آنها قرار میگیرد، دچار استحالهی فرهنگی و ارزشی میشود. گاهی خود مخاطب متوجه این تغییر نمیشود تا در بزنگاههای حساس قرار بگیرد. بیبیسی، بیشتر از اینکه بنگاه خبرپراکنی بریتانیا باشد، بنگاه خبرسازی علیه ایران اسلامی است.
یک نمونه از بیشمار نمونههای عناد این شبکه، روایت متفاوتی است که از کرونا در ایران اسلامی نسبت به سایر کشورها دارد. آنها وضعیت ایران را در افکار عمومی ناگوارتر از آنچه هست و نسبت به دیگر کشورها اسفبارتر نمایش میدهند.
این شبکه با همکاری تعدادی دیگر از رسانههای لندنی و همکاران داخلیشان زنجیرهی ویروس فشار حداکثری علیه ملّت ایران را تکمیل میکنند تا با تحمیل فشار روانی، آنان را از عملکرد دولت و حکومت دلسرد کنند.
هرچند ما انتظار نداریم که دشمن برای ما قرآن بخواند، امّا آنچه که باید بدانیم این است که رسانهها مانند آینهای نیستند که منعکس کنندهی حقایق باشند؛ بلکه آنها اخبار را شکل میدهند و بنابر شرایط تنها بخشهایی از واقعیّت را منعکس میکنند یا گاهاً اطلاعات ساختگی خود را با استفاده از تکنیکهای مختلف به عنوان واقعیّت به افکار عمومی تزریق میکنند.
در آخر چیزی که نباید فراموش کرد، این است که محتواهای رسانهای دارای هدف هستند که معمولاً این اهداف بخشهای نانوشته و ناگفتهی محتوا را تشکیل میدهند. یکی از راههای پی بردن به هدف هر محتوا و خبر، نگاه کردن به منبع و گردانندهی آن است؛ پس در رسانه، هیچ چیز اتفاقی نیست./انتهای پیام