عزیزی میگفت که نسل جوان امروز ما میپرسد که چرا جنگیدید؟ و ما نسل اولیها اگر پاسخی در خور برای او ارائه نکردیم دیگر حتی نخواهد پرسید که چرا جنگیدید؟! جامعه بیسوال جامعه مرده و بیتفاوت است و خدا نکند که نسل امروز ما به گذشته خود بیتفاوت گردد. نسل امروز ما سخت به آن فرهنگ زلال محتاج است، چه خود بداند و چه نداند!
عزیزی میگفت که نسل جوان امروز ما میپرسد که چرا جنگیدید؟ و ما نسل اولیها اگر پاسخی در خور برای او ارائه نکردیم دیگر حتی نخواهد پرسید که چرا جنگیدید؟! جامعه بیسوال جامعه مرده و بیتفاوت است و خدا نکند که نسل امروز ما به گذشته خود بیتفاوت گردد. نسل امروز ما سخت به آن فرهنگ زلال محتاج است، چه خود بداند و چه نداند!
شاید با گذشت چهار دهه از آغاز جنگ تحمیلی، طبیعی آن باشد که نسل جوان کشور که در آن روزها حتی به دنیا نیامده بود، نسبت به پدیدهای به نام جنگ چندان سوال و حساسیتی نداشته و در مورد آن نپرسد و نخواهد که بداند. شاید برخی معتقدند که نسل امروز آنچنان مشغول مسایل امروز و فردا است که دیگر فرصت پرداختن به گذشته را ندارد و لذا دیگر پرداختن به جنگ و مسایل آن موضوعیتی نخواهد داشت. برخی بر این باورند که جنگ حتی برای نسل دیروز نیز به خاطراتی بایگانی شده بدل گردیده که ارزش تورق نداشته و آنان نیز انتظار ورود مجدد به آن مساله را ندارند. اما در ورای این ادعاها کافی است تا مروری بر برخی نشانهها و سنجهها داشته باشیم تا به تحلیل دیگری از آنچه واقعیت پیدا و پنهان جامعه امروز ماست نیز دست یابیم.
یکی از نشانهها که حکایت از دغدغه مندی و تعلق ملت به ویژه نسل جوان امروز به فهمیدن و دانستن درباره جنگ دارد استقبال از برنامههایی است که در ایام سالگرد دفاع مقدس به اجرا در میآید. پخش مستندها، گفتگو با صاحب نظران و نقل خاطرات و … در این ایام معمولا با همراهی خوبی از سوی نسل جوان همراه بوده است. آنچه در قالب اردویهای زیارتی راهیان نور در طول سالهای گذشته شاهد بودهایم نیز موید دیگری است بر آنکه حرفهای دفاع مقدس این ملت همچنان خریداری مشتاق دارد. در فضای مجازی نیز بازار فعالین علاقمند به مفاهیم و ارزشهای دفاع مقدس همچنان داغ است و بسیاری دوست دارند که در این بار بنویسند و بخوانند. آمار فروش کتابهای رمان و داستان و خاطرات موفق دفاع مقدس نیز نشان از آن دارد که اگر اثری فاخر در این زمینه ارائه گردد حتما به تجدید چاپهای چندباره خواهد رسید. درخشش فیلم جاودانهای چون “چ” و استقبال خوب تماشاگر از آن نیز نمونه دیگری برای تایید ادعای مذکور است.
فارغ از این پیش فرض، نکته مهم آن است که در توجه به نگرش نسل جوان به جنگ باید به ویژگیها و دغدغههای این نسل توجه ویژه نمود. واقعیت آن است که نسل جوان امروز زاویه دید متفاوتی نسبت به جنگ دارد که باید این تفاوت به رسمیت شمرده شود. نسل امروز نسل پرسشگر است و منتقد. سوالاتش کمی با طعن و تیزی سخن همراه است. تقدس جنگ در نگاه این نسل با نسل گذشته متفاوت است. روحیه پرسشگری نیز بر کاستن از تقدس جنگ میافزاید. او دوست دارد که بداند چرا و چطور جنگیدیم؟ او با نگاه تیزبینانهاش امروز میپرسد که آیا بهتر از آنچه در صحنه نبرد محقق شد آیا امکان جنگیدن نبود؟ آیا بهتر نمیشد که جنگ را مدیریت کرد؟ او دوست داردکه همه برگههای تاریخ جنگ را تورق کرده و بر ابهامات و نانوشتهها متوقف نشود. او نمیخواهد چیزی از جنگ در پس پنهان بماند که او ندانسته باشد، لذا بیش از آنکه بدنبال توصیف خطوط نوشته شده جنگ باشد دوست دارم تا فاصله سفید بین سطور را بیابد و در مورد آن گمانه زنی کند.
نگاه انتقادی او همه مسئولین را به میدان مناظره میطلبد و هیچ کس از گزند سوالات تند و تیز آن در امان نیست. او در مورد پایان جنگ میاندیشد و میخواهد بداند که چگونه شد که امام قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و این پذیرش را به نوشیدن جام زهر تعبیر نمود؟ چه عواملی در پذیرش آن موثر بود؟ چرا تا چند روز پیش از آن امام نظری دیگر داشت و چرا اصلا پیش از این حاضر به پذیرش آتش بس نبود؟
لازمه پاسخ به این سوالات و دهها سوال دیگر توسط نسل اول انقلاب و آنانی که با رشادت و تلاش خود جنگ را مدیریت کرده و آن حماسهها را آفریدند آن است که اولا نسل جوان امروز را به رسمیت شمرده و خود را در قبال آنان پاسخگو بدانند و ثانیا با صبر و حوصله و با استدلال و منطق و با زبانی لین و قابل فهم برای نسل امروز سخن بگویند و به اقناع آنان بیندیشند.
جنگ، امروز همچنان برای نسل جوان ما مساله است و این خود ارزش بسیار بالایی است که باید به آن به مثابه فرصتی برای بسط ارزشهای دفاع مقدس و ارائه الگوی سبک زندگی بسیجی نگریست و تا زمانی که این سوالات و پرسشگریها هست حکایت از آن است که میتوان به انتقال آن فرهنگ به نسل امروز امیدوار بود.
عزیزی میگفت که نسل جوان امروز ما میپرسد که چرا جنگیدید؟ و ما نسل اولیها اگر پاسخی در خور برای او ارائه نکردیم دیگر حتی نخواهد پرسید که چرا جنگیدید؟!
جامعه بیسوال جامعه مرده و بیتفاوت است و خدا نکند که نسل امروز ما به گذشته خود بیتفاوت گردد. نسل امروز ما سخت به آن فرهنگ زلال محتاج است، چه خود بداند و چه نداند! این نسل با آشنایی با ذخایر عظیم تفکر بسیجی که در هشت سال دفاع مقدس متولد گردید و بارور شد خواهد توانست در برابر هجمههای خانمان سوز بیگانگان هویت خود را یافته و با عزت و سربلندی ایستادگی نماید. و موید پیش بینی آن مرد الهی باشد که فرمود: «خدا میداند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست؛ و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود»
منبع: بصیرت