شنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۰:۱۱:۴۱
دسته بندی: اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۵۶

حق طلاق، آپارتاید جنسیتی نمای این روزها

پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ سار– نادیا آهن جان: با مطرح شدن حق طلاق در یک برنامه ی تلویزیونی و به تمسخر گرفتن ان توسط مجری برنامه، مهران مدیری، موجی از انتقاد ها و نظرات حق طلبانه در میان زنان و فعالین مدنی شکل گرفت و کماکان واکنش های متفاوتی درفضای مجازی و حقیقی نسبت به […]



پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ سار– نادیا آهن جان: با مطرح شدن حق طلاق در یک برنامه ی تلویزیونی و به تمسخر گرفتن ان توسط مجری برنامه، مهران مدیری، موجی از انتقاد ها و نظرات حق طلبانه در میان زنان و فعالین مدنی شکل گرفت و کماکان واکنش های متفاوتی درفضای مجازی و حقیقی نسبت به این موضوع در جریان است.این امر در جامعه امروز به درجه ای از توجه رسید که در بسیاری از کشور های اسلامی، جنبش های زنان حقوق مردان در ازدواج را
یک جانبه خواندند و در تعدادی از این کشور ها از جمله تونس،ترکیه و مراکش موفق به تغییر قانون شدند پس بر آن شدیم تا به ببرسی این موضوع بپردازیم.

آیا وکالت مرد در طلاق آزادی زنان را سلب میکند و حقی یک جانبه است؟!

اگر به صورتی سطحی نگاه کنیم و فقط شعار برابری حقوق زن و مرد را در نظر بگیریم، در می یابیم که حق طلاق بایدبرای زن و مرد یکسان باشد، چرا که زن و مرد دارای حقوق یکسانی در زندگی زناشویی هستند پس هر دو باید حق طلاق
داشته باشند و دادن حق طلاق به مردان تبعیض و ظلم به حقوق زنان است.
اما فلسفه احکام اسلام بسیار عمیق تر است و تمامی احکام منطبق بر فطرت زن و مرد است. حکم حق طلاق برای مردان، از طبیعت و فطرت زن و مرد نشات می گیرد و بر این اساس تعیین شده است.
با کمی دقت در تفاوت های زن و مرد و خصوصیات و روحیات انها به خوبی در می یابیم که بسیاری از روابط شکل گرفته در بین انسانها تحت تاثیر این ویژگی ها و تفاوت ها می باشد. اسلام نیز طبیعت و خصوصیات زن و مرد را خوب می شناسد و در احکام خود ان ها را لحاظ کرده است.
در اسلام بر طبق آیات قرآن و احادیث و سنت امامان و پیامبر، حق طلاق برای مردان است.از جنبه ی دیگر این پیوند و فسخ ان، از نظر مالی برای مرد هزینه دارد و در ازای این پیوند بخشی از مال خود را پیشکش کرده است و بخشی هم به عنوان نفقه پرداخت می کند پس طبیعی است که مشمول مدیریت او شود.
زندگی زناشویی با ارزش و محترم است و ساز و کار این پیمان و فسخ ان باید بگونه ای باشد که کمترین تهدید را برای کانون خانواده داشته باشد، از این رو اسلام با قرار دادن احکامی در مورد ازدواج، مهریه، نفقه و حق طالق به مردان، سعی در تحکیم این پیمان مقدس دارد.
از قضا وکالت زنان در طلاق امتیازی کارساز نیست و فقط در روند طلاق تسریع می بخشد.

طلاق در ادیان دیگر:

در ادیان ابراهیمی دیگر به جز اسلام امر طلاق بسیار منفور و ناپسند شمرده شده است. این سه دین (اسلام، یهودیت ومسیحیت) درباره ی حق طلاق آداب و قوانین مشابهی ندارند و در آیات مندرج در کتابهای آسمانیشان احکام طلاق
یکسان نیست.
برای نمونه در عهد عتیق در باب دوم از کتاب مالکی، نفرت خداوند از طلاق به این صورت آمده است: “خداوند، خدای اسرائیل میفرماید: من از طلاق نفرت دارم، همچنین از مردان سنگدلی که زنان خود را طلاق میدهند، پس مواظب باشید که به همسر خود خیانت نکنید”. در تورات نیز نمونه های ناقصی از احکام برای طلاق مردان آورده شده است که شامل مطالبی نظیر واگذاری طلاق فقط به مردان و بیان شرایط طلاق می باشد.
در عهد جدید مسأله طلاق بسیار قبیح تر از تورات و حتی قرآن ذکر و در کل حق طلاق از افراد گرفته شده است.
در کتاب آسمانی مسلمانان تمام آیات در جهت محدود کردن افراد برای انجام طلاق و ترغیب ایشان به رجوع و رفع اختلافات زناشویی گذاشته شده است.طلاق در قرآن کریم، عملی حرام تلقی نشده و چنانچه امید اصلاح و حفظ کانون زناشویی امکانپذیر نباشد، استفاده از این روش به رسمیت شناخته شده است. هرچند این روش در آموزه های قرآنی برای حل اختلافات خانوادگی همیشه جز آخرین راهها بوده است!

آیا زنان به سبب ویژگی های فطری از حقوق خود سلب شده اند؟!

یک دکتر جامعه شناس به نام علیرضا شریفی یزدی در گفتگو با خبر انلاین چنین عنوان کرد:” اگر زنان وکالت طلاق داشته باشند در کاهش طلاق نقش خواهد داشت زیرا اگر به زنان مسیولیتی که مردان دارند بدهیم باعث میشود برای
زندگی بهتر تلاش کنند و هردو در کنار هم تلاش می کنند، برای داشتن یک خانواده سالم به این نیاز داریم که افراد احساس کنند در مقوله ازدواج ، مورد ظلم واقع نشده اند در غیر این صورت تبعات این موضوع خودش را نشان خواهد داد. این تبعات به صورت خشونت علیه مردان نمایان میشود زیرا زمانی که زن احساس کند توانایی تصمیم گیری ندارد و حقی برای او قائل نیستند رفتار های نشان می دهد که در جبران این مورد ظلم واقع شدن است و داشتن حقوقی مثل حق تحصیل، اشتغال و.. به افزایش ازدواج منجر میشود چون زنان دیگر احساس نمیکنند با ازدواج حقوقی را که دارند از دست میدهند.”
تعداد کثیری از زنان جامعه فاقد حق طلاق اند، ایا براستی این باعث دلسردی انها نسبت به زندگی و از بین رفتن قوام خانواده هاست؟! چند درصد از این زنان حس مورد ظلم واقع شدن را دارند؟!
چند درصد از بانوان مجرد دلیل عدم ازدواجشان نداشتن حقوق محضری است؟! غیر از این است که شرط بقای یک زندگی انسان بودن و درک متقابل است؟! حتی اگر زنی این حقوق را داشته باشند و همسرش مخالف فی المثل اشتغال او باشد، ان حق محضری تضمین گر زندگی و موجب قوام رابطه انهاست؟! پس درک متقابل و انتخاب شریک مناسب چه نقشی دارد؟!
اگر زنی به دنبال مصادره حقوق محضری و کم و کیف مهریه باشد، برابری و رضایت برایش ایجاد خواهد شد؟!
زنان بنا بر مصلحت و فطرت افرینش، در قوانین شرعی گاها مشمول اختیارات کمتری شده اند اما به این معنی نیست که مشمول حقی نیستند و اصطالحا مورد ظلم واقع شدند! دین در جهت احقاق حق های انها برامده و قانون مدنی ما که بر
خواسته از قواعد اسلامی است به انها پرداخته که پاره ای از این مواد را بررسی میکنیم:

۱ -حق زن در استقلال دارایی

در ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی چنین عنوان شده : “زن دارای استقالل اقتصادی است و می تواند به هر گونه در دارایی خود تصرف کند و این دارایی با اخذ نفقه منافاتی ندارد.”

۲ -حق زن در استفاده و اعمال شروط ضمن عقد

ماده ۱۱۱۹ قانون مدنی در این باره میگوید:” زن به هنگام عقد می تواند هر شرطی را که مخالف مقتضای ذات عقد نباشد پیش بینی و بر مرد اعمال کند.”

۳ -حق ثبت ازدواج، طلاق و رجوع در مراجع رسمی و قانونی

ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی به دفاع از حق و کرامات زن در ازدواج پرداخته و میگوید: “جهت جلوگیری از استفاده و فرار از مسئولیت و انکار زوجیت به منظور حفظ کیان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع الزامی است و طبق ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسالمی چنانچه مردی بدون ثبت وقایع فوق اقدام به ازدواج نماید به مجازات حبس تا یکسال محکوم می شود.”

۴ -حق برخورداری از مهریه

مهریه عنوان مالی است که در عقد مرد ملزم به پرداخت آن به زن می شود، طبق ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی:”زن مالک مهر است و به مجرد عقد می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد بنماید.”
همچنین برخورداری زن از نیمی از مهریه قبل از ازدواج و رابطه زوجیت در صورت وقوع طلاق و تعیین مهریه در ازدواج موقت و باطل بودن عقد در صورت عدم تعیین مهریه از امتیازات قانونی دیگر زنان در قانون ایران است.

۵ -حق نفقه

در قانون اسلام مرد موظف به تامین معاش و هزینه های الزم زندگی است، در عقد دائم این وظیفه مرد است که به محض عقد هزینه های زندگی و نفقه زن را بپردازد (ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی)
در عقد موقت نیز در صورت شرط، مرد ملزم به پرداخت نفقه است و طبق ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی :”در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم دادگاه و الزام او به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کند.”
همچنین در صورت ناتوانی پرداخت نفقه و نیز طبق ماده ۶۴۲ قانون مجازات اسلامی هر کس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد دادگاه او را محکوم به حبس میکند.

۶ -حق شیردهی

مطابق با قانون و شرع وماده ۱۱۷۶ قانون مدنی: “زن حق دارد در قبال شیر دادن به فرزند خود از پدر فرزند طلب اجرت کند” و شیر دادن مادر به فرزند نه از سر وظیفه بلکه به موجب لطف و محبت اوست.

۷ -اجره المثل

از آنجایی که زن مکلف به انجام امور خانه نیست، می تواند به ازای کارهایی که در خانه انجام می دهد از همسر خوددستمزد دریافت کند. مطابق قانون، دریافت این دستمزد و یا اجره المثل هنگام طلاق می تواند سرمایه ای جهت ادامه
زندگی او باشد.این موضوع در قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۲۸/۸/۷۱ در تبصره ۶ ماده واحده پیش بینی شده است.

۸ -حق فسخ نکاح در صورت قبول مرد

در ماده ۱۱۲۱ قانون مدنی :”جنون به شرط استقرار اعم از مستمر و ادواری موجب حق فسخ برای زن می باشد”
همچنین در ماده ۱۱۲۸ ق مدنی اینطور گفته شده:” هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود طرف مذکور فاقد وصف است طرف مقابل می تواند نکاح را فسخ نماید اگر جنون مرد بعد از عقد هم حادث شود زن حق دارد نکاح را فسخ کند.”

۹ -حق زن در طلاق رجعی

در طلاق رجعی زن و شوهر باید به مدت سه ماه در یک منزل سکونت داشته باشند و مرد به زن نفقه بدهد. در این شرایط در صورت فوت مرد، زن ارث می برد و چنانچه در این ایام مرد بخواهد زن دیگری اختیار کند حتما باید با اجازه همسر اول یا دادگاه باشد (ماده ۱۱۰۹ قانون مدنی)

۱۰ -حق ارث

زوجینی که زوجیت آنها دائمی است طبق ماده ۹۴۰ قانون مدنی از یکدیگر ارث می برند.

۱۱ -حق مسئولیت تامین ارتباط جنسی

مطابق قوانین اسلامی زن موظف است تا در صورت عدم منع شرعی یا عقلی، نیاز جنسی همسر را برآورده کند و شوهر نیز موظف به تامین این نیاز است اگر مردی ارتباط جنسی با همسر خود را با عذر شرعی یا عقلی بیش از ۴ ماه به تاخیر
بیاندازد، مرتکب حرام می شود.و اگر زن بدلیل این مورد دچار سختی و زیان شود، با مراجعه به دادگاه میتواند طلاق بگیرد (ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی)

۱۲ -تضمین سالمت جسمی و روانی زن

طبق ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی:” اگر بودن زن و شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی است زن می تواند مسکن جدا اختیار کند و مادام که زن در برگشتن به منزل معذور است نفقه بر عهده شوهر است”.

۱۳ -جبران زیان مادی و معنوی

ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی در این باره میگوید:” کسی که به حیثیت و اعتبارات شخصی یا خانوادگی او لطمه وارد شود می تواند از کسی که لطمه به او وارد آورده است جبران زیان مادی و معنوی خود را بخواهد.”

۱۴ -حق باروری زن و جلوگیری از ورود ضرر به وی

هر کس عالماً و عامداً بواسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله موجب سقط جنین او شود عالوه بر پرداخت دیه یا قصاص برحسب مورد، به حبس محکوم می شود.(ماده ۶۲۲ قانون مجازات اسلامی)

۱۵ -حق زن در انتخاب محل سکونت

با شرط ضمن عقد زن می تواند حق محل سکونت را به خود اختصاص دهد.

۱۶ -حق زن در استفاده از حق حبس

ماده ۱۰۸۵ قانون مدنی در مورد عدم پرداخت مهریه میگوید:” تا زمانی که مرد مهریه زن را پرداخت نکرده زن می تواند از انجام وظایف زناشویی خودداری کند حتی در این صورت نیز مرد باید نفقه پرداخت کند.”

۱۷ -شرط برخورداری از نصف دارائی در صورت طلاق از سوی زوج

به موجب تبصره ۶۰ قانون اصلاح مقررات طلاق مصوب سال ۷۰″:در صورت شرط ضمن عقد نکاح چنانچه زوج بدون دلیل موجه همسر خود را طلاق دهد می بایست نیمی از اموال مکتسبه پس از ازدواج و دوران زندگی مشترک را به زوجه
منتقل نماید.”

۱۸ -حسن معاشرت زوجین

زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند.
ماده ۱۱۰۳ ق مدنی شرایطی را در این مورد لحاظ میکند:”لوازم حسن معاشرت را نمی توان دقیق معین کرد زیرا عادات و رسوم اجتماعی و فرهنگی مفهوم خاصی از حسن معاشرت بوجود می آورد. اما تمام اموری که از نظر اجتماعی توهین محسوب می شود مانند ناسزاگویی ایراد ضرب، مشاجره و تحقیر یا اموری که با عشق به کانون خانواده و اقتضای محبتبین دو همسر منافات دارد مانند ترک منزل و بی اعتنایی به همسر از مصادیق سوء معاشرت است.”

۱۹ -فریب در ازدواج

ماده ۶۴۷ قانون مدنی اینگونه بیان میکند:”چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی ، موقعیت اجتماعی، شغل و سمت خاص ، تجرد و امثال آنان فریب دهد و عقد بر
مبنای آن واقع شود مرتکب به حبس محکوم می گردد.”

۲۰ -حضانت اطفال

حضانت عبارت است از قدرتی که قانون برای نگهداری و تربیت اطفال به پدر و مادر اعطاء میکند بموجب ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی:” نگهداری طفل هم حق و هم تکلیف والدین است اما در صورت اختلاف و جدایی پدر و مادر طبق ماده ۱۱۶۹ مادر تا سن ۷ سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است بعد از ۷ سالگی در صورت حدوث اختالف حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است.”
همچنین طبق ماده ۱۱۷۱ قانون مدنی:” در صورت فوت یکی از والدین حضانت طفل با آنکه زنده است می باشد و بموجب قانون حق حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران مصوب سال ۶۴ در صورت ازدواج مادر نیز حضانت ساقط نمی
گردد.”

۲۱ -حق و مسئولیت زن نسبت به نگهداری و تامین معاش والدین نیازمند خود

بدلیل اصل استقالل زن در دارایی خود ، زن حتی در صورت ازدواج می تواند در شرایط عدم استطاعت مالی والدین خود در صورتی که دارایی نداشته باشند و بوسیله کار کردن هم نتوانند امرار معاش نمایند. نفقه والدینش را بپردازد.

۲۲ -حق جدایی از همسر در صورت عدم امکان سازش با ارائه دلائل موجه قانونی

زن در مواردی میتواند شرایط طلاق را فراهم کند که در قانون به این موارد اشاره شده : مانند خودداری و ناتوانی شوهر از دادن نفقه و غیبت طولانی اش که در این صورت زن می تواند برای طلاق به دادگاه رجوع کرده و قاضی نیز شوهر را واداربه طلاق می کند، یا حتی در شرایط مشقت بار زن نیز، قاضی به همین صورت عمل میکند.

با این اوصاف:

علاوه بر امتیازاتی که برای زنان در حقوق خانوادگی پیش بینی شده است. بدلیل حق ریاست مرد در خانواده که در ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی لحاظ شده، برخی از تفاوت ها در حقوق زن و مرد وجود دارد که این به معنی محق بودن مرد و مظلوم
واقع شدن زن نیست.
خانواده اصلی ترین واحد جامعه است و بدلیل اهمیت آن عقلا نیازمند سازماندهی و مدیریت مطلوب است و از انجا که مرد به طور فطری و طبیعی به انتخاب همسر و تشکیل خانواده،تمایل دارد و در حراست از همسر خود می کوشد و تامین معاش را عهده دار است در جایگاه پدر در حمایت از فرزندان خود و رعایت مصالح و تامین نیازمندی های آن تلاش می کند ، سرپرستی و مدیریت خانواده را نیز بایستی عهده دار باشد. لذا واگذاری مسئولیت مدیریت به مرد نه تنها به کرامت زن لطمه ای وارد نمی کند بلکه مصلحت او را هم فراهم می کند و برای حفظ نظم و استمرار خانواده، تدبیر امور و مصلحت اندیشی ضرورت دارد.
آثار این ریاست در قوانین ایران در موضوع اقامتگاه، نام خانوادگی فرزند، ولایت طفل ،تامین نفقه، تمکین زن، تابعیت ، مسکن و حق طلاق وجود دارد که برگرفته از مبانی فقهی و شرعی و شرایط فرهنگی است. اما گذشته از این احقاق حقوقی مذکور،جامعه جوان ایرانی را چه شده که این چنین طلاق رو به فزونی است و هنوز ازدواج نکرده به دنبال داشتن حق طلاق می باشند؟! سر رشته ی اصلی مشکلات، کجاست؟!

انتهای پیام/

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

3 + 12 =