نمایشگاه انفرادی نقاشی های نیلوفر محمدیفر با عنوان نقاش در بهشت حضور ندارد از هجدهم مهرماه تا پنجم آبان در گالری باوان برگزار شد.
در این نمایشگاه ۲۶ اثر درخصوص باورهای کودکی هنرمند با اجرای رنگ و روغن و اکرولیک به همراه یک اینستالیشن و یک ویدئو در محل گالری به نمایش درآمد.
به بهانه این نمایشگاه گفتوگویی با این هنرمند ترتیب دادیم تا سبک خاصی که در تابلوهای رنگارنگ و پر از عناصر و شخصیتهای جالب توجه دارد را بیشتر واکاوی کنیم. محمدیفر در پاسخ به نگاه معاصریت در هنر و اینکه آیا خود را هنرمند معاصر میداند یا نه، گفت: نظرم این است، کسی که در دوره معاصر زندگی میکند و با امور این مقطع از زمان درگیر است، میتواند در دستهبندی معاصر قرار بگیرد. چه هنری خوب ارائه دهد چه بد. کسی که در کارش این جریان دیده میشود، معاصر است. اگر دغدغههای حال حاضر جامعهای به سنتها گره خورده باشد و هنرمند سراغ آن سنتها برود، باز هم میتواند معاصر باشد. بهتر است اینطور بگویم که تلاش من دست کم برای معاصر بودن است و برای اثبات این موضوع باید زمان سپری شود. شیوه بیان و محتوا تعیین میکند که آیا هنرمندی معاصر است یا نه؛ اینکه چه چیزی ارائه میدهد. در این نمایشگاه بخش عمدهای از کارها، درباره خاطرات کودکیام و دغدغههایی شخصی است که به عقاید جامعه گره خورده است. این کارها را در قالب یک جریان فکری پدید آوردهام که همهگیر است.
گفتنی است که این هنرمند آثار نمایشگاه «نقاش در بهشت حضور ندارد» را طی پنج سال گذشته و پس از برگزاری آخرین نمایشگاه انفرادیاش در سال ۹۴ پدید آورده است. با نگاهی به نقاشی های او که از نظر ابعاد بزرگتر از پرترهها هستند، به راحتی قابل دریافت است که طراحی کاراکترها و همچنین فضای تابلوها همگونی خاصی دارد که عنصر خاک، گیاهان و آسمان و نهایتا کاراکترهایی که در حالت درماندگی محض لبخندی اغراقآمیز بر لب دارند، بخش عمده آنها را تشکیل میدهند.
وی در تشریح ایده شکل گیری این آثار گفت: در کارهای من کانسپت نقش مهمی ایفا میکند و تعیینکننده شیوه اجراست. در واقع پس از بررسی و مطالعه روی مفهوم مورد نظر است که تصمیم میگیرم از چه روشی برای اجرای کار استفاده کنم و صرفا به دنبال تولید یک تصویر بصری زیبا نیستم. در این مسیر از زبان خود استفاده میکنم که اغراق و دفورماسیون در فضای کلی کار به این بیان کمک میکند و سعی بر این دارم که مخاطب را برای ورود به روایت کارها گاهی با عنوان کار و گاهی با نشانههایی در تصویر درگیر بازیای کنم که به کنکاش بیشتری بپردازد.
این هنرمند جوان در بیان علت انتخاب عنوان نمایشگاه گفت: عنوان نقاش در بهشت حضور ندارد به این دلیل انتخاب شد که نقاش به شخصیتهای هنری ارتباطی ندارد و منظور از این واژه خود من و زندگی شخصی من است. بهشت در این گزاره، بهشتی آرمانی میتواند باشد که ما برای خودمان میسازیم و دنبال آرمانشهری هستیم که هیچوقت به آن نرسیدهایم. حس میکنم این عنوان، باور من به آن بهشت آرمانی است که دست یافتن به آن غیر ممکن است و تلاش ما در رسیدن به آن، ناامیدی در پی دارد.
وی درخصوص ارتباط فرم و محتوا در این مجموعه آثار خود اظهار کرد: در کار من، در مجموع ارتباط محکمی بین این دو وجود دارد؛ چون مفاهیم نقش مهمی برایم دارند. یعنی مفهومی که میخواهم بیان کنم، نقش مهمی در شیوه اجرا دارد و صرفا دنبال ایجاد یک تصویر بصری نیستم چرا که مفهوم مهمترین بخش کارهایم است. در یکی از نقاشیها با عنوان بخش شیر و عسل طرفدار بیشتری داشت کاراکترهایی را میبینیم که دور میز میوه نشستهاند و گویا به دلیل شلوغی موفق به رفتن به بخش شیر و عسل نشدهاند؛ گویی به نوعی به مادی کردن جهان آرمانی میپردازد. در یک اثر دیگر با عنوان از آواز خوش پرندگان لذت بردم، شخصیتی دیده میشود که بین چند پرنده با منقار بسته قرار گرفته و پوزخندی میزند که نشان میدهد چندان لذتی هم نمیبرد.
در سمت دیگر نمایشگاه، ۱۲ پرتره به چشم میخورد که با عنوان «زیر نور موضعی» ارائه شده است شامل شخصیت هایی همچون معلم، مادربزرگ است که به گفته خود هنرمند، در جریانات فکری او تاثیر مستقیم داشتهاند.
وی درباره این آثار گفت: این پرترهها در همان فضای بهشتی که شخصیتها برایم ترسیم کردهاند پدید آمده است. عکس شش سالگیام طوری کنار مجموعه پرترهها چیده شده است که گویی در حال گفتگو و سوال و جواب از تکتک پرتره هاست. در یکی از آثار که به شکل ویدئو ارائه شده است، به خاطرهای مشترک اشاره میشود که همدورهایهای من و حتی جوانترها به خوبی با آن آشنا هستند. زمانی که روی انگشتمان لاک بود، ناظم مدرسه به دستمان قندی میداد تا با آن پاکش کنیم. این فیلم نیز اشارهای به این خاطره است که میگوید ما گاهی برای پذیرفته شدن نیاز بود خود را کمی سانسور کنیم! این فیلم هم از دو زاویه دستان مرا نشان میدهد که یکی از سوی خودم و دیگری از نگاه ناظمی است که بالای سرم ایستاده است و موسیقی متن این ویدئو در دستهبندی موسیقی کلیسایی است. این تنها احساس من به این خاطره است و من تلاش دارم تا کسانی که تجربهها یا حسهای مشابهی داشتهاند، با آثارم ارتباط بگیرند و نوعی تجدید خاطره برایشان باشد.
بیشتر تابلوهایی که در اندازه بزرگ ارائه شدهاند و کار حجمی که ارتباط موضوعی با آنها دارد، پر از کاراکترهای گوناگوناند که به نظر میرسد هنرمند پیامی در این پیچ و تابها نهفته دارد. از نیلوفر محمدیفر درخصوص این مضامین پرسیدم.
«تصویر دقیقی از بهشت وعده داده شده وجود ندارد. بنابراین این مکان برای ما ناشناخته است. در نتیجه نمیخواستم فضایی را انتخاب کنم که منطبق با فضای حقیقی باشد. هر چه انباشتگی عناصر در کارهایم بیشتر بود به چیزی که میخواستم نزدیکتر میشدم. حالت دست و پا گیر بودن فضا و تنیده شدن آن با کاراکترها نیز از اهدافم بود. باید توجه کرد که نمیتوان دنبال دلایلی منطقی برای تکتک عناصر موجود در نقاشی بود.
نیلوفر محمدی فر متولد ۱۳۶۶ و هنرآموخته نقاشی و تاریخ هنر نزد اساتیدی چون نصرتالله مسلمیان، رویین پاکباز، بهرنگ صمدزادگان، علیرضا سمیع آذر بوده است.
برگزیده جشنواره هنرهای تجسمی فجر، برگزیده نقاشان منتخب در گالری آرتیبیشن، برگزیده نقاشی در جشنواره هنر ایران در کنار برگزاری نمایشگاه های انفرادی و گروهی در ایران و کشورهایی همچون آمریکا، پاریس، ارمنستان و مالزی بخشی از فعالیت های هنری وی بوده است.