یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۶:۴۹:۳۴
دسته بندی: تحلیل
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۹ - ۱۶:۴۱

عامل سقوط سلطنت!

مهم‌ترین پایگاه خاورمیانه آمریکا در حالی سقوط کرده بود که شاه سرنگون شده به دلیل شوک وارد شده حتی اربابان آمریکایی خود را عامل سقوط شاهنشاهی معرفی می‌کرد؛ اما بدون شک یکی از مهم‌ترین عوامل سقوط پهلوی بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی شاه پهلوی بود.

مهم‌ترین پایگاه خاورمیانه آمریکا در حالی سقوط کرده بود که شاه سرنگون شده به دلیل شوک وارد شده حتی اربابان آمریکایی خود را عامل سقوط شاهنشاهی معرفی می‌کرد؛ اما بدون شک یکی از مهم‌ترین عوامل سقوط پهلوی بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی شاه پهلوی بود.

در حالی که به نظر می‌رسید حکومت پهلوی با حمایت همه‌جانبه آمریکایی‌ها در اوج جنگ سرد میان بلوک غرب و شرق، روز به روز مقتدرتر از گذشته باشد، به یکباره سونامی سقوط محمدرضا پهلوی کلید خورد و در کمتر از ۱۵ ماه به سقوط پهلوی انجامید.

مهم‌ترین پایگاه خاورمیانه آمریکا در حالی سقوط کرده بود که شاه سرنگون شده به دلیل شوک وارد شده حتی اربابان آمریکایی خود را عامل سقوط شاهنشاهی معرفی می‌کرد؛ اما بدون شک یکی از مهم‌ترین عوامل سقوط پهلوی بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی شاه پهلوی بود.

«فریدون هویدا» از نزدیکان دربار پهلوی در کتابش «سقوط شاه» که انتشارات اطلاعات به چاپ رسانده، ریشه‌های این ماجرا را بررسی کرده و می‌نویسد: «در این مسئله هرگز نمی‌توان تردید داشت که شاه در سرنگون ساختن سلطنتش نقش‌پرداز اصلی بوده است. با قبول این حقیقت چنانچه بخواهیم باز هم عوامل خارجی را در سقوط شاه مؤثر بدانیم چاره‌ای نیست جز آنکه باور کنیم تمام حرکات و سکنات شاه توسط خارجی‌ها از راه دور هدایت می‌شده است. ولی از مقولات شایعات و مسموعات گذشته وقوع انقلاب در ایران واقعا اجتناب‌ناپذیر بود. چون شاه در طول دو سال آخر سلطنتش به قدری نسبت به قوانین و ضوابط اجتماع و نیز در مورد عادت و رسوم و سنن مردم سهل‌انگار شده بود که گاهی حتی آنها را به مسخره نیز می‌گرفت. شاه گرچه می‌توانست ادعا کند که در فاصله سال‌های ۱۹۶۵تا۱۹۷۷ دستاوردهای محسوسی داشته است ولی طبقه مردم پایین هرگز نمی‌توانستند برای اقدامات رژیمی ارزش قائل باشند که در رأس آن شاه دوستان و بستگانش را آزاد گذارده بود تا با اطمینان خاطر کلیه امور تجارتی کشور را به خود اختصاص دهند و صرفاً به فکر پر کردن جیب‌های‌شان باشند. در این مورد حتی طبقات مرفه نیز اکثرا از رفتار شاه و مواضع سیاسی وی آشکارا انتقاد می‌کردند و روی هم رفته وضع به جایی رسیده بود که با گسترش سایه دیکتاتوری بر تمام شئون جامعه هر مسئله نامطلوبی در هرجا به چشم می‌خورد، همگی آن را به شاه نسبت می‌دادند و همین نکته است که می‌تواند علت اصلی نفرت عمومی ایرانیان را از شاه در سال ۱۹۷۸ به خوبی آشکار سازد.»

منبع: بصیرت

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

5 × 5 =