جمعه, ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۳:۴۸:۵۰
دسته بندی: استان ها
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۹ - ۹:۵۰

روی دیگر زندگی معلولان

به گزارش فرهنگ سار، سوم دسامبر برابر با سیزدهم آذر روز جهانی کم‌توانان نامگذاری شده تا به مشکلات قشر کم‌توان و فعالیت آنها در سطح جامعه توجه شود. وقتی در شکم مادرم بودم سلامت جسمی‌ام براساس آزمایش‌ها و سونوگرافی تایید شده بود، اما در لحظه ورودم به جهان هستی، نمی‌دانم دست تقدیر بود یا قصور […]



به گزارش فرهنگ سار، سوم دسامبر برابر با سیزدهم آذر روز جهانی کم‌توانان نامگذاری شده تا به مشکلات قشر کم‌توان و فعالیت آنها در سطح جامعه توجه شود.

وقتی در شکم مادرم بودم سلامت جسمی‌ام براساس آزمایش‌ها و سونوگرافی تایید شده بود، اما در لحظه ورودم به جهان هستی، نمی‌دانم دست تقدیر بود یا قصور پزشکی، دستم دچار آسیب شد و این موضوع را وقتی مادرم متوجه شد که لحظاتی بعد از زایمان مرا در آغوش گرفت، به کادر درمان گفت چرا دست نوزادم تکان نمی‌خورد؟ خلاصه از آنان انکار و از مادرم اصرار.

روزها گذشت و مادرم هرروز نگران‌تر می‌شد چرا دست نازنین‌زهرا تکان نمی‌خورد و بالاخره طاقت نیاورد و به پزشک ارتوپد مراجعه کرد و پس از بررسی‌ها و توضیحات پزشکان متوجه شد که هنگام زایمان به تاندون‌های دستم آسیب رسیده است و از آن روز خنده بر لب‌های مادرم خشک شد.
مادرم پیش خودش می‌گفت یک اشتباه دیگران سرنوشت مرا تغییر داده و معلوم نیست عاقبت چه می‌شود؟ 
مادرم ذهنش درگیر بود با کلی سوالات بی‌جواب که آیا دست دختر کوچولوی نازش خوب می‌شود؟ برای اینکه خوب شود، باید چیکار کند؟
خلاصه مادرم کفش آهنین به پا کرد و اراده‌ای جدی و عزمی جزم وارد میدان شد و با پزشکان مختلف مشورت کرد، اما هزینه درمان سرسام آور است و در نهایت مادرم با  احتمال ۵۰ درصد خوب شدن دستم خانه را فروخت و برای درمانم اقدام کرد و چندین عمل تخصصی بر روی کتف و دستم انجام شد و من درحالی که هنوز به سه‌سال نرسیده بودم چند عمل جراحی سخت را پشت سرگذاشتم و در نهایت این عمل‌ها باعث امکان تکان خوردن کتف و دستم شد البته بدون اراده تکان دادن مچ و انگشتان دستم.
روزها گذشت و من خودم هم دیگر چیزهایی از وضعیتم می‌فهمیدم و هر چه بیشتر میفهمیدم عصبی‌تر و پرخاشگرتر می شدم.
وقتی می‌دیدم نمی‌توانم مانند هم سن و سالانم با دو دست کار کنم ناراحت می‌شدم و مادر عزیزم با مهربانی در حالی که قلبش از درون از غصه و ناراحتی درهم‌شکسته بود، اما با لبخند امید را در من زنده می‌کرد.
مادرم می‌گفت در سن چهار- پنج سالگی به خاطر عمل‌های جراحی زیادی که برای بهبود وضعیت دستم انجام می‌شد خیلی لاغر و نحیف بودم و گاهی به خاطر اینکه برخی اوقات پزشکان چند مدت دستم را بعد از عمل جراحی ثابت می‌کردند، تعادلم را از دست می‌دادم و نمی‌توانستم خوب راه بروم و مانند هم سن و سالانم بازی کنم.

روزگار سختی بود ولی بالاخره من و خانواده‌ام با شرایط کنار آمدیم و قبول کردیم نمی‌توانم با دو دست کار کنم.
من با نقص عضو و کاستی‌ام نسبت به بقیه کنار آمده‌ام، اما فکر می‌کنم اکنون ذهنم خسته و معلول‌تر از جسمم است.
او می‌گوید نگاه دیگران بیش‌ از هر چیز دیگر مرا می‌رنجاند. وقتی در محیط جدید قرار می‌گیرم و دیگران با تعجب به من نگاه می‌کنند، از درون خرد می‌شوم و در لاک تنهایی‌ام فرو می‌روم و سعی می‌کنم کمتر در اجتماع حاضر شوم و تا جای ممکن در کنج خانه بنشینم تا رفتار کسی مرا رنجاند.

نازنین‌زهرا می‌گوید: معلولیت همیشه به معنای نارسایی عقلی نیست، تعداد زیادی معلولان هستند که دست بر قضا به هر دلیلی مانند تصادف، حوادث کار یا مثل من به دلیل قصور پزشکی دچار معلولیت می‌شوند، در حالی که ذهن سالم، فعال و پویا دارند.
او ادامه داد: معلولیت محدودیت نیست و ما نیاز به ترحم کسی نداریم فقط می‌خواهیم حق زندگی داشته‌باشیم، می‌خواهیم جامعه ما را در خود بپذیرد و با ما با تمسخر برخورد نکند.
نازنین زهرا با گفتن کلمه تمسخر چشمانش را بست و در حالی که سعی می‌کرد مروارید اشک از چشمانش جاری نشود، ادامه داد: در دوران مدرسه خیلی اذیت شدم همیشه مورد تمسخر دوستانم بودم و حتی گاهی از نقص من برای اذیتم استفاده می‌کردند.

آهی کشید و با صدایی مهربان ادامه داد : نگاه تمسخرآمیز دیگران آزاردهنده تر از خود معلولیت‌ است.
او می‌گوید با پیدایش معلولیت و بروز نشانه‌های ضعف جسمانی، اتکای افراد معلول بر خود متزلزل شده و احساس نیاز به دیگران و وابستگی به غیر ظاهر شده و به مرور قوت می یابد و متاسفانه چنین وضعیتی موجب کاهش اعتماد به نفس، شخصیت‌گرایی منفی، احساس بی‌کفایتی و سرباربودن، افسردگی و احساس اندوه در فرد معلول می‌شود و نگاه تحقیرآمیز دیگران این احساسات منفی را تشدید می‌کند. 
نازنین زهرا از رسانه‌ها خواست تا در جامعه درباره معلولیت و پذیرفتن این قشر در جامعه فرهنگ‌سازی کنند تا تجربه تلخ من از کودکی، نقص عضو و رفتار دانش‌آموزان و والدین آنها با من ، برای کودک معلول دیگری تکرار نشود.
نازنین زهرا که اکنون داوطلب پشت کنکور است، اظهار داشت: تلاش می‌کنم تا با قبولی در یک رشته خوب و کسب موفقیت‌های روزافزون به همه نشان بدهم که معلولان هم حق زندگی دارند و اجازه نمی‌دهم نگاه تحقیرآمیز برخی افراد ما را دچار افسرگی دائم و گوشه‌نشین همیشگی کند.

او از مسوولان خواست در کنار مناسب‌سازی مبلمان شهری برای معلولان در فرهنگ‌سازی و ارتقای جایگاه معلولان در جامعه و تغییر نگرش درباره معلولان کمک کنند.
به گزارش فرهنگ سار، مشکلات روحی و روانی و افسردگی یکی از شایع‌ترین پیامدهای معلولیت محسوب می‌شود و بروز این مشکلات در میان معلولان درکشورهای درحال‌توسعه مانند ایران دامنه وسیع‌تری دارد و رفع آن نیازمند همراهی رسانه و فرهنگ‌سازی در این زمینه است.
سوم دسامبر برابر با سیزدهم آذر روز جهانی معلولان یک روز بین‌المللی است. این روز از سال ۱۹۹۲ به وسیله سازمان ملل با هدف ترویج درک در مورد مسائل مربوط به معلولیت و بسیج حمایت از بزرگ‌منشی، حقوق و رفاه افراد معلول و کم‌توان نامگذاری شد. 

منبع: ایرنا

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

14 + 1 =