شنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۸:۱۸:۰۹
دسته بندی: تحلیل
تاریخ انتشار: ۰۷ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۷:۴۴

روز یاس کفار

در این روز چیزی معادل رسالت پیامبر و آنچه موجب یاس کفار است به ظهور رسیده که با سرنوشت دین و آینده امت اسلامی ارتباط مستقیم دارد. پیداست که چنین امری قطعا مربوط به حرکت امت بسوی اهداف دین و هدایت جامعه و رهبری آن است.



در این روز چیزی معادل رسالت پیامبر و آنچه موجب یاس کفار است به ظهور رسیده که با سرنوشت دین و آینده امت اسلامی ارتباط مستقیم دارد. پیداست که چنین امری قطعا مربوط به حرکت امت بسوی اهداف دین و هدایت جامعه و رهبری آن است.

روز یاس کفار

 

طبق نقل اکثریت مفسرین قرآن کریم، آیه شریفه ۳ از سوره مائده در روز عید غدیر خم نازل شده است. خداوند متعال در این آیه می‌فرماید:
الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ  الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا. (سوره مائده آیه ۳)
امروز کافران از این که به دین شما دستبرد زنند و اختلالی رسانند طمع بریدند، پس شما از آنها بیمناک نگشته و از من بترسید. امروز (به عقیده امامیه و برخی اهل سنّت روز غدیر خم و خلافت علی (ع) است) دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم.
فهم دقیق معارف متعالی تجمیع شده در این آیه شریفه، توجه به نکات کلیدی زیر است:
 
نکته یکم:
تمام آیات سوره مائده در ذیحجه سال دهم، کمتر از سه ماه پیش از رحلت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نازل شده است. اکثر آیات این سوره یکجا نازل شده، بجز چند آیه که شأن نزول خاص دارد.
سوره مائده‌ آخرین سوره‌ای است که نازل شده و از خود آیه اکمال هم که کامل شدن دین را اعلام کرده می‌توان‌ استفاده‌ کرد که سوره مائده آخرین سوره نازل شده است.
در این سوره ۱۲ بار عبارت «و اتقواللّه» تکرار شده که در هیچ سوره ای نمونه ندارد، حتی در سوره بقره که بزرگترین سوره قرآن است تنها ۹ بار این عبارت آمده است! این فراوانی تاکید بر تقوا در این سوره نشانگر اهمیت نکته ای خاص در این سوره است که ممکن است جامعه در مورد آن بی تقوایی نشان دهد.
 
نکته دوم:
آیه ۳ سوره مائده شامل چهار فراز است:
۱) اعلام حرام بودن بعضی از خوردنی‌ها : حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ مَا أَکلَ‏ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلی النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالْأَزْلَامِ  ذَالِکُمْ فِسْق: «گوشت مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته‏ اند و حیوان خفه شده و آنچه به ضرب چوب و سنگ مرده و آنچه به سبب پرت شدن از بلندی جان داده و حیوانی که به ضرب شاخ حیوان دیگر از بین رفته و حیوانی که درنده‏ ای آن را کشته و از آن خورده، مگر آنچه را که در آستانه مرگ، قابل تزکیه بوده و شما به دستور شرع تزکیه کرده‏ اید، و نیز آنچه برای بت‏ها قربانی شده، و آنچه به وسیله تیرهای قمار سهم‌بندی می‌کنید بر شما حرام گشته است. [همه‏] این [امور] فسق و نافرمانی [از احکام خدا] ست.»
۲) اعلام یاس کفار از دین اسللام : الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ : «امروز کفرپیشگان از دین شما ناامید شده‏ اند بنابراین از آنان پروا نکنید (در مقابلشان ضعف وسستی نشان ندهید) و از من حساب ببرید!»
۳) اعلام کامل شدن دین توسط خدا : الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا: «امروز دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین برگزیدم.»
۴) استنثای از حکم حرام بودن خوردنی‌ها : فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لّاِثْمٍ  فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم : «پس هر که در حال گرسنگی شدید بی‏ آنکه مایل به گناه باشد [به خوردن مُحرّمات بیان شده‏] ناچار شود، [می‌تواند به اندازه ضرورت از آنها بهره گیرد] یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»
 
فرازهای ۱ و ۴ ارتباط موضوعی دارند، بطوری که اگر بهم بچسبند خللی در معنایشان ایجاد نمی‌شود : حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ مَا أَکلَ‏َ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلی النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالْأَزْلَامِ  ذَالِکُمْ فِسْق * فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لّاِثْمٍ  فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم
دو فراز ۲ و ۳ هم با هم ارتباط موضوعی دارند : الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ ، الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا
نتیجه آن که دو فراز وسط ارتباط موضوعی با صدر و ذیل آیه ندارد و اصطلاحا جمله معترضه است.
روایات شأن نزول هم این مطلب را تایید می‌کند که این دو فراز وسط جداگانه و خارج از سیاق آیات قبل و بعد نازل شده است.
 
نکته سوم:
گفته شد دو فراز وسط ارتباط موضوعی با صدر و ذیل آیه ندارد و روایات شأن نزول هم این مطلب را تایید می‌کند که این دو فراز وسط، جداگانه و خارج از سیاق آیات قبل و بعد نازل شده است.
تمام مفسران در اینکه فراز سوم و یا فراز دوم و سوم همراه سایر آیات سوره مائده نازل نشده متفق القولند. برخی نزول این دو فراز را با هم در ۹ ذیحجه در عرفه و بقیه در ۱۸ ذیحجه در جحفه بعد از سخنرانی پیامبر در اعلام ولایت حضرت امیر علیه‌السلام می‌دانند.
این به آن معنی است که در تفسیر این دو فراز نمی‌توان به سیاق استناد کرد، زیرا برای استناد به سیاق دو شرط اساسی لازم است: وحدت موضوع و وحدت نزول!
 
نکته چهارم:
گفته شد فرازهای ۱ و ۴ ارتباط موضوعی دارند، بطوریکه اگر بهم بچسبند خللی در معنایشان ایجاد نمی‌شود:
فراز ۱ : حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطِیحَهُ وَ مَا أَکلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلی النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالْأَزْلَامِ  ذَالِکُمْ فِسْق
فراز ۲ : فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیْرَ مُتَجَانِفٍ لّاِثْمٍ  فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم
این دو فراز قبلا هم با همین ترکیب نازل شده بود:
۱)  سوره بقره آیه ۱۷۳:
فراز ۱ : إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ
فراز ۲ : فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم
۲)  سوره نحل آیه ۱۱۵:
فراز ۱ : إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِه
فراز ۲ : فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم
نتیجه آنکه دو فراز ۲ و ۳ در هنگام نزول آیه ۳ سوره مائده هنوز نازل نشده بود و آیه ۳ بدون این دو فراز بود.
پس این دو فراز ۲ و ۳ بعدا در میان فرازهای ۱ و ۴ آیه ۳ قرار گرفته است.
 
نکته پنجم:
در نکته قبل دیدیم که دو فراز ۲ و ۳ بعدا در میان فرازهای ۱ و ۴ آیه ۳ قرار گرفته است. اما چگونه این دو فراز در میان آیه ۳ قرار گرفته و بخشی از آن شده است؟
در این باره دو احتمال متصور است:
۱)            این کار به دستور پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صورت پذیرفته است.
۲)            بعد از پیامبر و در مرحله جمع یا توحید مصاحف و توسط صحابه اتفاق افتاده است.
قائلان به احتمال اول علت این کار توسط پیامبر را حفظ آن از تحریف دانسته‌اند. زیرا این دوفراز به حساسترین مسئله جامعه یعنی جانشینی پیامبر و ریاست بر امت اشاره دارد. این گروه چینش آیات و عبارات را در سوره‌ها توقیفی می‌دانند.
قائلان به احتمال دوم هم به همین حساسیت مسئله مورد اشاره در این دو فراز تمسک می‌کنند که اگر این دو فراز مستقلا در قرآن قرار می‌گرفت راه را بر ریاست طلبان می‌بست. زیرا با وجود کامل شدن دین با معرفی کسی که هم مرجع دینی و علمی و هم مرجع سیاسی و مدیریتی جامعه است، دیگر جایی برای دیگران برای بدست گرفتن این سمتها باقی نمی‌ماند!
 
نکته ششم :
در نکات قبل دیدیم که دو فراز ۲ و ۳ آیه ۳ سوره مائده که به آیه اکمال مشهور است، مستقل از قبل و بعد خود است. در عین حال این آیه با آیه ۶۷ سوره مائده ـ آیه تبلیغ ـ ارتباط موضوعی دارد.
مقایسه دو آیه:
آیه تبلیغ از موضوعی صحبت می‌کند که هم ارز رسالت خدا است و بدون آن دین به اهداف خود نمی‌رسد.
آیه اکمال از موضوعی صحبت می‌کند که دین را کامل و نعمت الهی را بر مردم تمام می‌کند.
آیه تبلیغ وعده عصمت و حفظ پیامبر و دین او را می‌دهد و اعلام می‌کند که کفار به اهدافشان نخواهند رسید.
آیه اکمال از یاس و ناامیدی کفار سخن می‌گوید.
آیه تبلیغ امر می‌کند که پیامبر صلی‌الله‌علیه وآله‌وسلم آنچه را نازل شده به تشریح و شفاف برساند تا رسالت به انجام برسد.
آیه اکمال از رسیدن رسالت به انجام با کامل شدن دین و انتخاب اسلام به عنوان دین مورد پسند الهی سخن می‌گوید.
حاصل آنکه در فاصله نزول آیه تبلیغ تا آیه اکمال، با ابلاغ آنچه پیامبر مامور به آن شده، دین کامل و کفار مایوس شدند!
 
نکته هفتم:
اولین واژه آیه اکمال «الیوم» است. الیوم یعنی امروز:
فرهنگ ابجدی: الیَوم‏‏ [یوم‏]: روز از سپیده دم تا غروب آفتاب‏
لسان العرب: الیَوْمُ‏: معروفٌ مِقدارُه من طلوع الشمس إِلی غروبها
مفاد این کلمه در آیه اکمال آن است که در روز نزول آیه اتفاقی افتاده که موجب یأس کفار شده است.
حاصل آنکه در فاصله نزول آیه تبلیغ تا آیه اکمال، با ابلاغ آنچه پیامبر مامور به آن شده، دین کامل و کفار مایوس شدند! این به آن معنی است که در این روز چیزی معادل رسالت پیامبر و آنچه موجب یاس کفار است به ظهور رسیده که با سرنوشت دین و آینده امت اسلامی ارتباط مستقیم دارد. پیداست که چنین امری قطعا مربوط به حرکت امت بسوی اهداف دین و هدایت جامعه و رهبری آن است.
 
نکته هشتم
با توجه به اینکه آیه اکمال در واپسین روزهای عمر پربرکت پیامبر اسلام صلوات‌الله‌علیه‌وآله و در اواخر رسالت حضرتش نازل شده، پیداست که مهمترین و حساسترین امری که منجر به یاس کفار و کامل شدن دین اسلام می‌شود و معادل رسالت الهی پیامبر است، چیزی جز استمرار حرکت امت با رهبری برگزیده الهی نیست.
برخی برای آنکه کلمه الیوم را از مفاد مهم آن تهی کنند تا کسی دنبال واقعه مهمی که در این روز به ظهور پیوسته نگردد، – همان امری که مربوط به آینده امت و رهبری جامعه است – در باره واژه الیوم نشانی غلط داده و آن را به معنی دیگری تاویل کرده اند:
بعضی واژه الیوم را به معنای مجازی آن تاویل کرده‌اند. یعنی روزگار! یعنی : در این روزگار کفار از دین شما مایوس شدند! این معنی نمی‌تواند صحیح باشد زیرا هم با متن آیه ناسازگار است و هم با قواعد ادبی.
با متن آیه نیز ناسازگار است: زیرا کلمه یئِسَ ماضی است و دلالت بر گذشته می‌کند، یعنی کفار امروز ـ پیش از نزول این آیه ـ مایوس شدند. اگر منظور از امروز، این روزگار بود باید یاس کفار بصورت اسمی و وصفی بیان می‌شد : در این روزگار کفار از دین شما مایوسند! (الیوم الذین کفروا آیسون من دینکم!)
با قواعد ادبی ناسازگار است: زیرا معنای «روزگار» برای الیوم معنای مجازی است و کاربرد معنای مجازی نیازمند قرینه است و در آیه اکمال قرینه‌ای بر استعمال معنای مجازی نیست.
 
نکته نهم
بعضی معنای حقیقی واژه الیوم را به معنای امروز ـ روز نزول همین آیه ـ پذیرفته‌اند اما  روز نزول آیه را تاویل کرده‌اند! اینان روز نزول آیه را روز بعثت، یا روز فتح مکه و یا روز ابلاغ برائت از مشرکین دانسته‌اند! اما این معنی هم نمی‌تواند صحیح باشد زیرا هم با متن آیه ناسازگار است و هم استبعاد عقلی دارد.
با متن آیه ناسازگار است: زیرا آیه شریفه از کامل شدن دین در این روز خبر می‌دهد و بدیهی است دین اسلام در روز بعثت در آغاز راه خود بود و هیچکس جز پیامبر و علی صلوات‌الله‌علیهما‌وآلهما از این امر خبر نداشت پس چگونه این روز می‌تواند روز کامل شدن دین مسلمانان باشد: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ *لَکُمْ* دِینَکُمْ!
استبعاد عقلی دارد: زیرا بعثت ۲۳ سال پیش از حجه الوداع بوده و نمی‌توان باور کرد که این آیه در آن روز نازل شده و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌ وآله‌وسلم ۲۳ سال آن را کتمان نموده و به مردم ابلاغ نکرده و اینک در پایان رسالت خود آن را به مردم ابلاغ کند!
تعیین روزهای فتح مکه و روز اعلان برائت از مشرکین هم با همین دو مشکل روبرو است، باضافه این که آیه از کامل شدن دین خبر می‌دهد در حالی که در این دو روز نهایتا پیروزی و نصرت برای مسلمانان پیش آمده و در دین مسلمانان یعنی اسلام تغییری ایجاد نگشته و چیزی به آن افزوده نشده است تا موجب کامل شدنش شود.
همچنین هیچ گزارشی از نزول این آیه در روزهای مزبور وجود ندارد!
 
 
 

منبع: بصیرت

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

چهار × سه =