شنبه, ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۲۱:۲۱:۲۷
دسته بندی: فرهنگی
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۰ - ۱۳:۴۹

دیو و دلبر، ارتباط فرهنگی از سغد تا اروپا

به گزارش فرهنگ سار، وبینار «قصه‌ها و تمثیل‌های سغدی، جلوه‌ای از تعامل فرهنگی» چهارشنبه‌شب به همت گروه ادبیات دانشگاه چالوس برگزار شد.دکتر زرشناس در این وبینار تاکید کرد: قصه‌ها مانند کولیان سرگردان هستند که جست‌وجوی موطن اصلی یا تاریخ تولدشان در بسیاری از موارد، بسیار دشوار است. در واقع، داستان‌نویسی را باید بخشی از گنجینه […]



به گزارش فرهنگ سار، وبینار «قصه‌ها و تمثیل‌های سغدی، جلوه‌ای از تعامل فرهنگی» چهارشنبه‌شب به همت گروه ادبیات دانشگاه چالوس برگزار شد.
دکتر زرشناس در این وبینار تاکید کرد: قصه‌ها مانند کولیان سرگردان هستند که جست‌وجوی موطن اصلی یا تاریخ تولدشان در بسیاری از موارد، بسیار دشوار است. در واقع، داستان‌نویسی را باید بخشی از گنجینه مشترک عقل و تجربه بشریت دانست و میراثی جهانی به حساب آورد.

زرشناس با شرح علاقه تاریخی ایرانیان به داستان و تمثیل، یادآور شد وجود قصه‌گوهایی مانند شهرزاد در تاریخ ایران یا روایت فردوسی مبنی بر اینکه بزرگمهر، وزیر انوشیروان، او را با ذکر تمثیل‌های اخلاقی نصیحت می‌کرد، نشانه‌هایی از این علاقه تاریخی است.

وی در ارتباط با زبان سغدی نیز که یکی از زبان‌های ایرانی شرقی در دوره میانه است، گفت: قصه‌ها گاه صرفا برای بیان داستان و گاه به عنوان تمثیل برای تبلیغ ادیان مانوی، مسیحی و بودایی به این زبان ترجمه می‌شده است. برگردان سغدی داستان‌ها، معمولا بسیار مختصر بود و از آن برای روشن کردن موضوعی اخلاقی و دینی استفاده می‌شد.
برای مثال می‌توان به استفاده از داستان نگین‌سای اشاره کرد که بعدها در کلیله و دمنه نیز روایت شده است. در این داستان، بازرگانی مردی را اجیر می‌کند تا در ازای یکصد دینار، مرواریدهایش را در یک روز سوراخ کند. مرد کارگر، به خانه بازرگان می‌رود و زمانی که بازرگان می‌فهمد کارگر چنگ‌نوازی هم می‌داند، از او می‌خواهد که همه روز برایش چنگ بنوازد. اما در پایان روز، یکصد دینار را به او نمی‌دهد چون مرواریدها سوراخ نشده بودند. شکایت نزد قاضی می‌برند و قاضی به نفع کارگر حکم می‌کند. در پایان این داستان، مُبلّغ مانوی در زبان سغدی گفته است که مردی که همه مهارت‌ها و پیشه‌ها را می‌داند (کارگر)، نماد تن آدمی است، یکصد دینار زر، نماد یکصد سال عمر آدمی، مالک مرواریدها نماد روان آدمی و سفتن مروارید، عمل نیک است و…

این زبان‌شناس، با تاکید بر اینکه ایران به عنوان یکی از کانون‌های علمی و فرهنگی، حلقه اتصال و ارتباط فرهنگی میان شرق و غرب نیز بوده است، به عنوان مثال، به داستان‌های مشابهی اشاره کرد که در ادبیات غرب و ادبیات سغدی وجود دارد.
زرشناس گفت: برای نمونه می‌توان از دیو و دلبر که با عنوان «بازرگان و روح دریا» در ادبیات سغدی وجود دارد نام برد که روایت‌های مشابهی از آن در کتاب «انه‌اید ویرژیل» و داستان‌های یغنابی و جاهای دیگر نیز دیده می‌شود. نمونه دیگر، افسانه «میمون و روباه» است که مشابه آن در «ازوپ» یونانی و در سندبادنامه ظهیری سمرقندی نیز وجود دارد.  

وی یادآور شد: برخی داستان‌های زبان سغدی در دیوارنگاره‌ها نیز به تصویر کشیده شده است که از آن جمله می‌توان به قصه لاکپشت و غاز، داستان غاز تخم طلا و قصه‌های نبرد رستم و دیو اشاره کرد.

زرشناس در ادامه به روایت شماری از داستان‌ها و تمثیل‌های معروف زبان سغدی پرداخت.
وی، داستان‌های معروف سغدی و مشابه آنها در ادبیات زبان‌های دیگر را در کتاب «قصه‌هایی از سغد» آورده است.

زبان سغدی، یکی از زبان‌های گروه ایرانی میانه شرقی است که در سغد قدیم، شامل سمرقند و بخارا و دره زرافشان، گویشوران فراوانی داشت. زبان‌های ایرانی‌میانه از نخستین قرون میلادی تا قرن ۱۳ میلادی گویشور داشتند. گویش یغنابی در تاجیکستان را بازمانده‌ای از زبان کهن سغدی می‌دانند.

به گفته این زبان‌شناس، چون سمرقند نقشی راهبردی در جاده ابریشم داشت و بازرگانان سغدی، تاجران موفقی بودند، زبان سغدی نیز در آن برهه از تاریخ شکوفا شد و به عنوان زبان میانجی (lingua franca) نقش‌آفرینی کرد. آثار ادبی به‌جا مانده از زبان سغدی، اکنون در موزه‌های برلین، پاریس، لندن و سنت‌پترزبورگ نگهداری می‌شود.

در پایان این وبینار، جلسه پرسش و پاسخ با حضور شرکت‌کنندگان برگزار شد.

منبع: ایرنا

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

سه × 1 =