جمعه, ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۱۷:۳۲:۲۵
دسته بندی: فرهنگی
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۲:۳۲

میل مهار ناپذیر «به اشتراک گذاری» زندگی شخصی، از کجا می آید؟

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ سار، بحث درباره حوزه‌ای‌ است که ما آن را حوزه تمایز و تفاوت میان حقیقت و واقعیت می‌نامیم. بر این اساس واقعیت یک امر عینی است که خارج از وجود، اراده و خواست و آگاهی ماست. پس ما چه بخواهیم چه نخواهیم واقعیت جریان دارد اما انعکاس این واقعیت […]



به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ سار، بحث درباره حوزه‌ای‌ است که ما آن را حوزه تمایز و تفاوت میان حقیقت و واقعیت می‌نامیم. بر این اساس واقعیت یک امر عینی است که خارج از وجود، اراده و خواست و آگاهی ماست. پس ما چه بخواهیم چه نخواهیم واقعیت جریان دارد اما انعکاس این واقعیت در ذهن و ادراک ما که برخلاف واقعیت یک امر ذهنی است حقیقت نامیده نمی‌شود؛ و این حقیقت عامل احساس هویت ماست.

 واقعیت به ما نشان می‌دهد که ما هستیم اما حقیقت احساسی ذهنی‌ است که باعث می‌شود ما به این سؤال که چه کسی هستیم پاسخ بدهیم. در عصر حاضر که عصر ارتباطات، اطلاعات و رشد رسانه‌هاست حقیقت به مسأله‌ای تحت تأثیر رسانه‌ها تبدیل شده که از آن به‌عنوان واقعیت رسانه‌ای یاد می‌کنیم. یعنی افراد زمانی می‌‌توانند از خودشان به عنوان یک واقعیت یاد کنند که این واقعیت در رسانه انعکاس پیدا کرده باشد. در واقع انعکاس رسانه‌ای واقعیت وجودی افراد است و حقیقت آنها را تشکیل می‌دهد. پس اگر انسان‌های امروزی واقعیت خود را رسانه‌ای نکرده باشند در معرض و احتمال نابودی قرار گرفته‌اند. در عصر ما این واقعیت رسانه‌ای تعیین کننده است و انسان نیز به خاطر هویت‌طلبی خود سعی بر انعکاس رسانه‌ای هر چه بیشتر دارد و معتقد است اگر دیده نشود به‌مثابه آن است که اصلاً وجود نداشته باشد. از طرف دیگر، بعضی از افرادی که فکر می‌کنند حرف و هنری برای ارائه در خود دارند اما مزیت رقابتی با دیگران ندارد تا خود را بیشتر از دیگران عرضه کنند، می‌روند سراغ ساده‌ترین کنج‌های زندگی خودشان و از اینجا به بعد آدم‌ها وارد مسابقه‌ای می‌شوند تا جنبه‌های مختلف زندگی‌شان را به نمایش بگذارند و از طریق این شبکه‌های مجازی هویت رسانه‌ای به‌دست بیاورند.

۲تمایل به نمایش‌دادن و تمایل به دیدن دو مقوله‌ واگرا هستند که بر اساس آنها، انسان‌ها می‌خواهند ببینند و  برای دیگران نمایش دهند. این تمایل‌ها در مقابل دو تمایل دیگر قرار دارد که دیده ‌نشدن و به ‌نمایش گذاشته ‌نشدن است. به‌ عنوان مثال فضای واصل، فضایی است که انسان در این فضا علاقه دارد چیزهایی را با دیگران به اشتراک بگذارد و هم از دیگران چیزهایی ببیند. این فضای واصل همان فضایی‌ است که دوستی‌ها و ارتباطات را گسترش می‌دهد و تمایل انسان در این حوزه بر احترام و حد و مرزی به‌عنوان یک حریم و قلمرو به‌رسمیت شناخته شده است. گاهی نیز برخی افراد از اینکه دیگران بخواهند از آنها کسب اطلاع کنند خوششان نمی‌آید و در حرف‌هایشان از نقض فضای واصل گله می‌کنند. در طرف دیگر برخی افراد هم اگر چنین اتفاقی برایشان بیفتد گله می‌کنند که چرا کسی از ما یادی نمی‌کند یا چرا به ما توجهی نمی‌شود یا به‌حساب‌شان نمی‌آورند و…. .برای بهتر روشن شدن بحث مثالی می‌آورم: فضای خانه جزو فضاهایی‌ است که به انسان امنیت خاطر می‌دهد. در خانه‌های قدیمی فضای حیاط بزرگ بود و انسان‌ها در این فضاها احساس امنیت بیشتری داشتند اما برخلاف آن حیاط‌های بزرگ، کوچه‌ها باریک بود و درِ خانه‌ها با هم فاصله کمی داشت و به‌همین دلیل هم همسایه‌ها با هم ارتباط نزدیکی داشتند. در عصر حاضر اما، شکل و ساختار این دو فضا تغییر کرده است. حیاط‌ها کوچک‌ شده‌اند و کوچه‌ها به کوچه‌های عمودی در خود آپارتمان‌ها تبدیل شده‌اند. درِ یک آپارتمان که باز می‌شود انگار فرد دیگری که در راهرو ساختمان راه می‌رود قصد ورود به حریم صاحب‌خانه را دارد و این باعث بروز ناامنی می‌شود. از بین رفتن حیاط‌ها از یک طرف و فاصله‌ بیشتر شده درهای خانه‌ها از هم، بین آدم‌ها فاصله انداخته است. پس ما از یک طرف احساس ناامنی می‌کنیم و از طرف دیگر، آنجا که باید مورد توجه قرار بگیریم متوجه می‌شویم بین ما و همسایه‌ها فاصله‌ افتاده و آدم‌ها با هم غریبه شده‌اند.

۳ در این بحث باید چهار نوع انسان را تعریف کنیم: انسانی که هم می‌خواهد دیده شود، هم می‌خواهد ببیند. انسانی که فقط می‌خواهد دیده شود اما نبیند، انسانی که فقط ببیند اما دیده نشود و انسانی که می‌خواهد نه دیده شود نه ببیند. انسان‌های دسته‌چهارم انسان‌هایی منزوی هستند و طبیعتاً می‌توانند به‌عنوان یک آسیب روحی و روانی شخصی به‌حساب بیایند. انسان‌‌هایی که هم می‌خواهند دیده شوند و هم می‌خواهند ببینند را انسان‌های اجتماعی می‌گوییم یا برون‌گرا. انسان‌هایی که فقط می‌خواهند دیده شوند اما نمی‌خواهند ببینند را بیشتر در جامعه سلبریتی‌ها می‌بینیم و انسان‌هایی که می‌خواهند ببینند اما دیده نشوند هم یک نوع گرایش به پنهانکاری دارند.  فضای مجازی (چون انتخاب با خود افراد است) برای کسانی که می‌خواهند نمایشگری کنند و چیزی را به نمایش بگذارند فضای خوبی است و از طرف دیگر، برای کسانی که می‌‌خواهند چیزی را به نمایش بگذارند اما کسی آنها را نبیند هم همین طور. به این ترتیب یک گروه از آدم‌ها از آدم‌های دیگر جدا می‌شوند و نسبت‌ به آدم‌های دیگر در حوزه نقش‌آفرینی اجتماعی، قدرت بیشتری پیدا می‌کنند و خود این مسأله یک زبان جدید ایجاد می‌کند و این گفتمان و زبان، گفتمان شیوه‌ زندگی جدیدی با خود به ‌همراه می‌آورد. افراد جامعه که امروز حدود ۴۰-۵۰ ساله هستند را مهاجران دیجیتال می‌نامیم که هنگام تولد و یا زمان ورودشان به جامعه، فناوری دیجیتال در حال پیدایش بود و طبیعتاً این نسل با نسل امروز که مهاجران بومی دنیای دیجتیال هستند و همزمان با تولد و ورودشان به جامعه، جهان دیجیتال پیشرفت بسیار کرده، تفاوت‌های بسیار دارد. مثلاً نسل قدیم، یا همان مهاجران دیجیتال، هیچ ‌وقت از سفره غذایشان عکس نمی‌گرفتند چون حیا و اخلاقی وجود داشت که از اشتراک گذاشتن سفره خود خودداری می‌کردند مبادا کسی از نزدیکان توانایی فراهم کردن چنین سفره‌ای نداشته باشد اما نسل امروز، یا همان مهاجران بومی، عکس می‌گیرند و برای همه به اشتراک می‌گذارند و این نشان می‌دهد که برداشت‌ها و ادراک‌ و زندگی امروزی دچار دگردیسی عظیمی شده و به جای نظام اخلاقی کهن، نظام جدیدی که می‌گوید: «به نمایش بگذار و ببین» جایگزین شده است.

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

1 + پنج =