به گزارش خبرنگار سینمایی فرهنگ سار، بارانِ آدینه جشنواره فیلم فجر وقتی به شنبه هم رسید، انگار باید به جای فیلم دیدن برویم کوه ببینم. بالاخره اینجا برج میلاد است و از زمین هم بالاتر. کوه‌های اطراف تهران خوب پیداست. حالا ما هم به جای اینکه در سالن تاریک خودسوزی و غم فراق ببینیم، کوه‌های محاصر در ابرها می‌بینیم.
دیروز البته فیلم اول هر چند دو تا کشته داشت به جایش فیلم دوم تا دل‌تان بخواهد، خنداندمان. گیجگاه بود. صداقت فیلمنامه نویس‌اش هم به فیلم بدش دَر. چون با صداقت تمام اسم فیلم را گیجگاه گذاشته بود و ما رو هم حسابی گیج کرد. بعد هم هی خندیدیم.
دیروز البته فیلم اول درباره دروغ و پنهان‌کاری بود. خط فرضی. بعد وقتی خانم حاجیان در فیلم دروغ گفته بود در نشست هم دروغ گفت. البته از دروغ گفت. از اینکه اصلا توی ایران دروغ نداریم، داریم. هیچ کسی دروغ نمی‌گوید، می‌گوید. خلاصه از ریز و درشت دروغ گفتن در جامعه گفت.
حاشیه‌های این نشست تمام نشد که. خبرنگارِ پرسپولیسی به جمشیدی پرید که تو بازیگر نیستی. تازه بازیکن خوبی هم نبودی. جمشیدی هم گفت وقتی اولین بار از من تعریف کردند، یک ساعت بعد خبر فوت علی انصاریان را شنیدم. خلاصه که گفت دنیا بی‌ارزش است حالا تو هی بگو من بازیگر نیستم. نیستم که نیستم. البته اینها را نگفت ولی منظورش دقیقا همین‌ها بود.
فیلم دوم هم بعد از اینکه همه خندیدند. باران کوثری برای حضور در نشست دوید. ما هم وقتی دیدیم می‌دود از کودک درونش پرسیدیم. حالا باز هم، همان‌ها که به فیلم خندیده بودند به سوال ما هم خندیدند. همکاران خندیدند! ولی باران نخندید. کلی توضیح داد. بعد هم گفت: «سوالت انرژی داشت، خیلی حال داد». حالا ما داشتیم زیرچشمی به آنهایی که خندیدند، نگاه می‌کردیم.
حامد بهداد هم که با جمشید هاشم‌پور در این فیلم هم‌بازی شده بود ۱۸ دقیقه بدون تنفس از استاد هاشم‌پورتقدیر کرد. بهداد است دیگر. همه می‌شناسیم‌اش. البته که استاد استاد است. اما بهداد هم بدون تنفس گفت.
دیروز هم جشنواره هیچ مهمان ویژه‌ای نداشتیم. مثل روزهای قبل. حالا ما هم یاد گرفته این همه کاسه کوزه‌ها را سر این کووید ۱۹ بدون پدر و مادر بشکنیم. حقش هم هست این کووید منحوس. البته قدیمی‌ها گفته‌اند: «عیب هر چیز بگفتی، هنرش نیز بگو» حالا هنر آقای کرونا این بود که نظم را در بالاتره سطح به جشنواره فیلم فجر بخشید. فیلم‌ها سر وقت. نشست‌ها سر وقت. رفت و آمدها سر وقت. کاش عادت سر وقت، سرمان بماند.
دیروز البته زمزمه‌هایی هم درباره حضور آقای وزیر شد، که البته نیامد. البته آقای صالحی سال گذشته هم روز آخر آمد. احتمالا امسال هم بیاید روز آخر. شاید هم امروز که روز آخر نمایش فیلم‌هاست.
