اختلافات جدی در کابینه دولت موسوی، هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی گاه آنقدر اوج گرفت که بارها به قهر و استعفا و عزل و کناره گیری انجامید و در برخی زمانها به دودستگی در کابینه بدل شد! حال چگونه است که تاخیر یک روزه در اعلام فهرست کابینه، اینگونه توسط فرصت طلبان برجسته شده است؟!
اختلافات جدی در کابینه دولت موسوی، هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی گاه آنقدر اوج گرفت که بارها به قهر و استعفا و عزل و کناره گیری انجامید و در برخی زمانها به دودستگی در کابینه بدل شد! حال چگونه است که تاخیر یک روزه در اعلام فهرست کابینه، اینگونه توسط فرصت طلبان برجسته شده است؟!
با برگزاری مراسم تنفیذ و تحلیف، دولت سیزدهم رسما کار خود را آغاز کرده و در مهمترین گام باید اعضای کابینه خود را به مجلس معرفی نماید و با کسب رای اعتماد، عملا مدیریت کشور را بر عهده گیرد! در این میان چینش کابینه طبیعتا با ظرافتها و پیچیدگیهای فراوانی همراه بوده و طبیعتا با اختلاف نظراتی همراه خواهد بود.
در حالی که میتوان تصور کرد که نامزدهای متعددی برای تصدی یک پست وجود دارد، اما تنها یک نفر آنان باید بر آن جایگاه تکیه زند! گزینههایی که هر یک از ویژگیهای خاص خود برخوردارند و همین امر موجب آن شده که ترجیح و انتخابشان سخت و دشوار گردد! در کنار فرآیند شایستهسالاری که امری دشوار و پیچیدهای بنظر میرسد، نباید فراموش کرد که ماهیت قدرت نیز حداقلی از فشارها و منفعتطلبیها و قبیلهگراییهایی را هم با خود دارد که به مثابه آفت و آسیب کار نمیتوان از آن چشم پوشی نمود! امری طبیعی که به هر حال در تنظیم مناسبات قدرت وجود داشته و در هیچ دولتی نمیتوان بطور صدرصد آن را ریشه کن نمود!
اما در این میان نقش فرصت طلبانی که برای زمین زدن دولت انقلابی منتخب مردم صف آرایی کرده اند، قابل تامل است! در حالی که همگرایی و همدلی کم نظیری این روزها بر مجموعه حکمرانی بر کشور سایه انداخته و نویدبخش تلاش یکدست و متحد برای حل مشکلات کشور شده و امید را برای تسهیل امر حکمرانی در جامعه بالا برده است، بددلانی تلاش دارند تا اختلافات طبیعی در امور را بزرگنمایی کرده و برای پر کردن صفحات روزنامهها و سایتهای خود قلمفرسایی نمایند!
به عنوان نمونه در حالی که رئیسجمهور دو هفته فرصت دارد تا پس از برگزاری مراسم تحلیف فهرست اعضای کابینه خود را برای کسب رای اعتماد به مجلس ارائه کند، و از این فرصت بیش از ۱۰ روز باقی مانده است، پروژه جنجالسازی و فرافکنیهای دروغینی آغاز شده تا از تاخیر این فرآیند سخن گفته و آن را نشانهای از شدت اختلافات در درون تیم تصمیمگیری آقای رئیسی معرفی کنند! دروغ بزرگی که به هیج وجه صحت نداشته و اختلافات طبیعی در این سناریوی رسانه ای، بزرگنمایی شده است!
ادعای دیگری که توسط این جریان شکست خورده در انتخابات برجسته است، تلاش برای تحقیر و تخریب رییسجمهور منتخب مردم و متهم کردن وی به عدم توانمندی برای اداره کشور به واسطه نداشتن پیشینه اجرایی است! به عنوان نمونه روزنامه شرق در شماره روز دوشنبه (۱۸ مرداد) خود با انتشار یادداشتی با عنوان “رئیس دولت مردد کابینه بلاتکلیف” مدعی است: «ابراهیم رئیسی سابقه مدیریت اجرائی و تیمی ندارد و این نکته همواره بهعنوان پاشنه آشیل او برای تشکیل کابینه مطرح بوده است؛ آنهم در حالی که از زمان انتخابش بهعنوان رئیس دولت، اخبار متعددی درباره فشار، سهمخواهی و اختلافهای پشت پرده در جریان اصولگرایی برای ورود به کابینه به گوش میرسد. در چنین وضعیت آشفتهای، طبیعی است که تعویق در معرفی کابینه و آشنا نبودن او با حوزه اجرا و چهرههای مناسب برای این حوزه، به تشکیک در انتخاب افراد منجر شود. اینکه هنوز در ابتدای راه اخباری مبنی بر اختلاف بر سر چینش تیم اقتصادی با معاوناولش به گوش میرسد، چیزی جز ارجاع به همان وضعیت بلاتکلیف نیست.»
این ادعا در حالی است که مسایلی از این قبیل در آغاز همه دولتهایی پیشین نیز بوده و امری طبیعی است که متاسفانه توسط جریان تخریب گر، بزرگنمایی شده است.
اولین نکته در نقد این ادعا آن است که آیت الله رئیسی در حالی در جایگاه ریاست قوه مجریه قرار گرفته که از تجربه طولانی در امور مدیریت کلان و راهبردی در دستگاه قضایی برخوردار بوده و سالها معاون دستگاه قضایی و چندسالی نیز ریاست آن را برعهده داشته است. کافی است مروری بر سوابق روسای جمهور پیش از وی داشته باشیم تا مشخص گردد که آنان تا قبل از قرار گرفتن در قامت ریاست جمهوری از چه سوابقی برخوردار بوده اند!
آقای هاشمی در سال ۱۳۶۸ در شرایطی به ریاست جمهوری برگزیده شد که پیش از آن ریاست مجلس را برعهده داشت که به لحاظ اجرایی و مدیریتی اعتباری کمتر از قوه قضاییه دارد! سیدمحمد خاتمی چند سالی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که مدیریت در آن بدون شک کم اعتبارتر از ریاست دستگاه قضا محسوب میگردد! احمدی نژاد هم قریب به دو سال شهردار تهران بود و روحانی نیز چند دوره نماینده مجلس بود! لذا ادعای کم تجربگی رئیسی ادعای خلاف واقعی است که متاسفانه در فضای ولنگار رسانه ای کشور به راحتی زده میشود تا پروژه بیاعتبار سازی دولت مردمی به پیش رود!
از دیگر سو بررسی سوابق دولتهای گذشته به خوبی این حقیقت را آشکار میسازد که وجود اختلافات طبیعی و چندگانگیها در دولتهای گذشته چه در کابینه موسوی و هاشمی و خاتمی و چه در کابینه احمدی نژاد و روحانی، امری طبیعی بوده که بدون شک شکافهای دولت سیزدهم کمتر از آنان خواهد بود! اما پروپاگاندای رسانه ای با سوءاستفاده از حافظه ضعیف تاریخی افکار عمومی تلاش دارد تا وضعیت دولت انقلابی را وخیم گزارش کند!
اهل فن به یاد دارند که اختلافات جدی در کابینه دولت موسوی، هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی گاه آنقدر اوج گرفت که بارها به قهر و استعفا و عزل و کناره گیری انجامید و در برخی زمانها به دودستگی در کابینه بدل شد! اختلافاتی که با وجود کمرنگ بودن فعالیت رسانهها در آن دوران، باز هم رسانهای میشد و در حوزه عملکردی در برخی موارد به قفل شدن امور کشور میانجامید! حال چگونه است که تاخیر یک روزه در اعلام فهرست کابینه، اینگونه توسط فرصت طلبان برجسته شده است؟!
حقیقت آن است که فرآیند تشکیل کابینه روال عادی خود را طی میکند و انشالله در چند روز آینده شاهد شکل گیری یکی از منسجم ترین کابینه های تاریخ چهار دهه انقلاب اسلامی خواهیم بود که همگرایی و همدلی آن با مجلس و دستگاه قضا و دیگر نهادهای فعال کشور، فرصتی تاریخی برای پیشرفت و آبادانی و توسعه کشور را در دهه پنجم انقلاب اسلامی در اختیار این ملت و این سرزمین قرار خواهد داد!
امید آنکه دولت سیزدهم بتواند با مدیریت جهادی و روحیه انقلابی و اتکا به ملت و جوانان توانمند این سرزمین، گره مشکلات را یکی پس از دیگری بگشاید و روزهای خوشی را برای این ملت و کشور رقم بزند.
منبع: بصیرت