به گزارش روز دوشنبه گروه فرهنگی فرهنگ سار، سیدعلی روحانی، در پنجمین نشست سینمای مستند فلسطین و نقش آن در مقاومت انقلابی از سلسله نشستهای هفته هنر و انقلاب، گفت: ما به سینمای داستانی پردازش نخواهیم داشت، موضوعی که ما انتخاب کردیم فقط به سینمای مستند فلسطین میپردازد و سینمای مستند فلسطین به طور مستقل مورد مطالعه قرارخواهد گرفت.
دانشیار دانشکده سینما و تئاتر، در ادامه افزود: ما در این نشست به فیلمها و فیلمسازانی میپردازیم که مطلقاً در ایران ناشناختهاند، اما در حوزه سینمای مستند جوایزی دریافت کردهاند و مورد استقبال نیز واقع شدند.
وی گفت: باوجود اینکه فلسطین وضعیت ساختاری خوبی ندارد، اما اگر بخواهیم در جهان غرب بر روی سینما متمرکز شویم، بیشترین آثار فاخر را در همین جامعه فلسطین مشاهده میکنیم و این جای تحسین دارد، زیرا کشورهایی هستند که باوجود ثروت و امکانات نمیتوانند به اندازه فلسطین عرض اندام کنند.
روحانی در رابطه با فیلمسازان فلسطینی اذعان کرد: فیلمسازان فلسطینی چند گروه هستند، دسته اول کسانی که در مناطق بهطور خودگردان مشغول فعالیتاند، دسته دوم یک عده از مناطقی که اسرائیل برای خودش برداشته و آنها عرب اسرائیل شناخته میشوند و فیلم میسازند و دسته سوم نیز فیلمسازان غیرمستند در فلسطین هستند که در اروپا و آمریکا فیلم میسازند که همه اینها در شبکه سینمای فلسطین قرار میگیرد که این شبکه بسیار پیچیده است و ما شناختی روی آن نداریم؛ این فیلم و مستندها ما را با مشکلات فلسطین بیشتر آشنا میکند.
در ادامه این نشست فرشاد عسگریکیا به دیدگاههای شهید آوینی پرداخت و گفت: در زمان حیات و پس از حیات شهید آوینی حرف از فیلمسازی ایشان زیاد بود و مسائل بسیاری مطرح شد؛ یکی از کسانی که با این مستند تعارض داشت حسین معززینیا بود که منتقد سینما و از طرفی داماد خانواده آوینی بود؛ معززینیا صحبت و نامهنگاریهای بسیاری با مسئولین مربوطه در مورد مستندهای شهید آوینی انجام داد.
عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، در مورد سبک زندگی شهید آوینی افزود: سبک زندگی شهید آوینی باید مطالعه شود، اینکه او چه نظراتی داشته و چقدر توانسته آراء و نظراتش را در مجموعه روایت فتح اجرا کند؛ نوشتههایی که شهید آوینی درمورد شعر، سینما، ادبیات، حکومت، سیاست و فرهنگ دارد موارد قابل اعتنایی هستند؛ بنیاد فتح مجموعهای از فیلمها و مستندهایی است که شهید آوینی جمعآوری کرده و علاقهمندان نیز میتوانند آنها را تهیه و تماشا کنند.
سپس مرتضی جانبخش، عکاس و تصویربردار، تحول فیلمبرداری سینمای پس از انقلاب اسلامی را توضیح و چند تصویر از گذشته ارائه داد، وی در رابطه با تصاویر گفت: اگر به تاریخ عکس دقت کنید، متوجه میشوید کمتر از ۲۰ سال پس از ابداع عکاسی ما شاهد اولین عکس در ایران هستیم؛ این اتفاق برای سینما زودتر وقوع پیدا کرد. ما در سینما کمتر از ۵_۶ سال که اولین فیلم در فرانسه نمایش پیدا کرد، در ایران اولین فیلمبرداری را شاهد بودیم، آن هم فیلمی بود که از سفر مظفرالدین شاه گرفته شد.
جانبخش در ادامه شباهتهای عکاسی سینما و عکاسی استیج را بیان کرد و افزود: شباهتهای زیادی بین عکاسی سینما و عکاسی استیج میبینیم، چون صحنه همچنان چیدمان و آماده برای جلوی دوربین میشود، حتی ممکن است عکاس، مداخلات متعددی در آمادهسازی صحنه و بازیگران کند.
وی در ادامه افزود: عکسی که ناصرالدین شاه از اعضای حرمسرایش مقابل آینه گرفته است، بحث برانگیز است؛ این عکس از عمق نگاه هنری و تسلط تکنیکی این آدم خبر میدهد و سوالی که ممکن است برایتان پیش آید این است که چطور ممکن میشود کسانی که عکاس نبودند مانند ناصرالدین شاه و اطرافیانش، در ابتدای تاریخ بدون هیچ پیشزمینهای در این هنر آن هم در حوزه استیج که پیچیدهترین شاخه عکاسی است ماهر بودند؟ به عقیده من سبک زندگی آنها به این شکل بوده است، زندگی سلطنتی برپایه سفرهآرایی، ژست و فیگور بنا شده است؛ بنابراین، این روحیه برای ناصرالدین شاه چیز عجیبی نبوده است.
جانبخش در انتهای نظرات خود گفت: ما در زمینه سینما خوششانس بودهایم، بهطور مشخص شروع سینمای ایران به سال ۱۳۰۹ با فیلم آبی و رابی برمیگردد.
وحید اله موسوی در ادامه این نشست به توضیح تصویر استعمارستیزی در ژانر تاریخی ایران پرداخت و در رابطه با چرخهها در ژانر تاریخی گفت: چرخهها، مجموعه فیلمهایی کم دوامند که تداوم و استمرار ژانر را ندارند. چرخه مجموعهای از فیلمهای ژانر است که طی دوره محدود زمانی تولید میشوند و با گرایش غالبشان برای استفاده از قراردادهای ژانری به هم مرتبطاند. براساس تعریفی دیگر چرخهها، دستهای از فیلمهای ژانریاند که طی یک دوره نسبتاً کوتاه به شهرت و تأثیر شدید میرسند.
عضو هیأت علمی دانشگاه سوره، خاطر نشان کرد: در مقابل سیاست غربیسازی، باستان گرایی و محدودیتهای ایدئوژیک رژیم پهلوی، انقلاب اسلامی بر مکتبگرایی، غربیزدایی از همه ارکان جامعه و تکیه بر فرهنگ اسلامی و ایراتی تأکید کرد. ژانر تاریخی نه تنها وسیلهای برای بازخوانی و قرائت دوباره وقایع مستور شده گذشته در تاریخ اسلام و ایران تبدیل شد، بلکه حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی برهههای گوناگون را نیز منعکس کرد.
موسوی در پایان افزود: فیلمهای تاریخی تلاش کردهاند ناگفتههای تاریخی و مبارزات آزادیخواه را به تصویر بکشند؛ این فیلمها به نوعی اتصال تاریخی بین گذشته و زمان حال برقرار کرده و همچنین با تکیه بر شخصیتهای مذهبی، هنری و معترض،روحیه مبارزهطلبی و حقخواهی و ارزش بنیادی مورد تأکید انقلاب را منعکس کردند.
سینمای ما نه صنعت است، نه ملی و نه بین المللی
همچنین نصرت الله تابش در نشست انقلاب اسلامی و سینمای ایران، ششمین نشست از سری نشستهای هفته هنر و انقلاب، در رابطه با اوضاع قبل از انقلاب افزود: قبل از انقلاب، دنیای اسلام و مسلمین با بسیاری از هنرهایی که الان وجود دارد آشنا نبود و فقر تئوریک نسبت به هنرها وجود داشت. انقلاب اسلامی آغاز برداشتن موانعی بود که منجر به فقر تئوریک میشد.
وی خاطرنشان کرد: خیلی از کسانی که با دغدغه دینی فیلم ساختند، مانند حاتمی کیا، توانستند این دغدغه دینیشان را به فعالیت تئوریک تبدیل کنند؛ درواقع یکی از کارهای انقلاب، عبور از فقر تئوریک و پاسخگویی به پرسشهایی که از فلسفه هنر مطرح میشود، بود.
همچنین تابش عنوان کرد: ما در قبل انقلاب، رمان نویسی و تئاتر نویسی دینی نداشتیم و به لحاظ تئوریک بسیار ضعیف بودیم؛ انقلاب بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی تازه در عرصههای مختلف شروع شد، که در هنر به دلیل پیچیدگی موضوع، طبیعتأ با مشکلات زیادی مواجه بود.
احمدرضا درویش نیز نسبت سینما با انقلاب اسلامی ایران را از نظر خود بیان کرد و همچنین در مورد نشان دادن چهره معصومین (ع) در سینما افزود: در این عرصه صاحب فتاوای بسیار جدی از مراجع هستیم.
تابش نیز در رابطه با این بحث خاطرنشان کرد: تقریبأ اکثریت قریب به اتفاق مراجع معاصر به علاوه مراجع حدود ۴۰۰ سال پیش راجع به نمایش چهره معصومین نظر دادند و مشروط بر اینکه چهره خاصی به معصومین منصوب نشود و در میان عموم ایجاد وهم نکند مخالف آن نیستند.
این کارگردان با بیان اینکه معنای سینما و هنر، فرم و زبان است، افزود: اصلیترین مسأله، مسأله فرم است و اینکه باید به چه فرمی فیلمها ساخته شود که هویت و موقعیت اجتماعی ما را مطرح کند جای بحث دارد.
علی اصغر فهیمیفر بیان کرد: در سالهای اولیه انقلاب، روحیه انقلابی تحولاتی در برخی هنرها مثل عکاسی ایجاد کرد و همین سبب شد تا پیشرفتهایی داشته باشیم.
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس در ادامه افزود: درست است که سینمای ما در حال پیشرفت است اما متأسفانه در حال حاضر باری به هر جهت شده و در واقع ابزاری شده برای کسب پول و به واقع اکنون نظریهای راجع به فیلم انقلاب اسلامی نداریم و تئوری سینما متأسفانه به صورت جدی مورد توجه متولیان قرار نگرفته است و چیزی که الان در دانشگاهها راجع به سینما تدریس میشود، مجموع تکنیکهای رنگ و رو رفتهایست که به این ترتیب سینما دارد دچار انقلابی در حوزه فن و زیبایی شناسی میشود.
فهیمیفر اذعان کرد: اول باید به فقر تئوریک خود ایمان بیاوریم و بیدار شویم که خود سینمای غرب در حال تغییر نسبت به گذشته است و میتواند چیزی به ما یاد دهد اما هدفمان نیست.
در انتهای این نشست تابش با بیان اینکه سیاست گذاری و مدیریت در سینما خیلی نمیتواند موثر باشد، گفت: با تجربهای که به دست آوردهام، به جایی رسیدم که تکیه بر سیاست گذاری و مدیریت در سینما خیلی نمیتواند موثر باشد، این به معنای عدم لزوم مدیریت و سیاست گذاری در سینما نیست بلکه به این معناست که در مدیریتی که این ۴۰ سال انقلاب به آن رسیدیم، باید تجدید نظر کنیم.
همچنین عنوان شد: سینمای ما نه صنعت است، نه ملی و نه بین المللی و پیشنهاد من این است که اول باید پذیرفت که سینمای در حال تأسیس و تجربی است.