به گزارش گروه بینالملل
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فرهنگ سار، «جو بی. آلترمن»، یکی از معاونان ارشد و مدیر برنامه خاورمیانه اندیشکده «مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل» (CSIS) مستقر در واشنگتن در مقالهای با عنوان «کووید-۱۹، ایرانیها و ما» که در وبسایت این اندیشکده منتشر شد، نوشت: تنها چند ماه پیش، کارشناسان پیشبینی میکردند که دولت جمهوری اسلامی ایران طعمه شیطنت خود شود. موارد ابتلای به کووید-۱۹ به سرعت در حال افزایش بود. دولت ظرفیت و اعتبار کافی برای مقابله موثر با ویروس کرونا را نداشت. ناظران مسائل ایران وقوع بحرانی در این کشور را پیشبینی میکردند که بین حکومت و شهروندان فاصله میانداخت. در حالی که ایران زیر بار فشار گسترش پاندمی بود، سخن از این که سایه ۴۰ ساله جنگ ایران و آمریکا در حال ورود به مرخله جدیدی است پر بیراه نبود.
آلترمن تصریح کرد: جمهوری اسلامی بیتعادل شد اما به زمین نخورد. در این مثال درسی است درباره دشواری پیشبینی سیاست.
وی با اذعان به بیاثر بودن این دست تحولات بر ایران، نوشت: سیاست در ایران مسیر و روند ترتیبات خاص خود را دنبال میکند.
در ادامه این گزارش با اشاره به وضعیت آمریکا آمده است: اما همزمان در آن سوی دنیا، نمیتوان تاثیری که پاندمی کرونا بر جایگاه دشمن همیشگی ایران یعنی آمریکا گذاشته است را کتمان کرد. آشفتگی اقتصادی و سیاسی که این پاندمی برای آمریکا داشته و آسیبی که بر اعتبار آمریکا وارد کرده در کنار نحوهای که این امر آمریکاییها را از فکر کردن درباره نقش جهانی این کشور منحرف میسازد، برای ایران و چین و دیگر کشورها فرصت لازم را فراهم کرده تا به دنبال تغییر وضعیت کنونی جهانی باشند.
در گزارش این اندیشکده آمده است: در حالی که واکنش ایران به ویروس فاجعهبار بود اما واکنش آمریکا به این ویروس نیز بدتر بوده است. بنا بر اعلام دانشگاه جان هاپکینز، ایران آمار ۱۷ مرگ در ازای ۱۰۰ هزار نفر دارد درحالی که این تعداد در آمریکا ۴۳ نفر است. ایران ۳۳۷ نفر آلودگی در ازای ۱۰۰ هزار نفر دارد در حالی که این تعداد در آمریکا ۱۱۶۰ نفر است. این اختلاف آمار درحالی که نمودار ایران خطی است و نمودار آمریکا صعودی، بیشتر خواهد بود.
بنا بر این مقاله، آمریکاییها از این افزایش در تعداد مبتلایان و مرگومیرها احساس ناراحتی میکنند ولی در عین حال هراس آنها از بین رفته است. همزمان با افزایش فشارها برای بازگشایی مراکز در آمریکا و با وجود افزایش شمار مبتلایان، باید انتظار داشت که این پاندمی تاثیر فزایندهای بر اقتصاد آمریکا و تاثیر غیرمستقیم بر بودجههای دولتی در سطح ملی، ایالتی و محلی داشته باشد.
هزینههای درمانی فزاینده در سطح وسیعی بر دوش کشور خواهد افتاد و کمک اقتصادی برای افراد بیکار یا کم درآمد همچنان بر جیب مردم فشار خواهد آورد. مزایای خارج از کار فشار بیشتری بر هزینههای اختیاری آمریکا اعمال خواهد کرد و ارتش آمریکا نیز از آن در امان نخواهد ماند.
در ادامه این گزارش با اشاره به قطبی شدن جامعه آمریکا آمده است: سیاسی کردن پاندمی همزمان با انتخابات ریاست جمهوری، آمریکاییها را بیش از پیش قطبی کرده و تنشها میان دولتهای ملی، ایالتی و محلی را افزایش داده است. این تنشها احتمال دارد بخاطر کاهش دریافت مالیاتی ایالتی و محلی و سقوط منابع خدمات عمومی، تشدید پیدا کند. در عین حال،اعتماد به دولت فدرال از زمان حملات ۱۱ سپتامبر به این سو بطور مرتب روندی نزولی داشته و حتی پیش از ویروس کرونا حدود ۱۷ درصد بوده است.
این اندیشکده نوشت: دنبال متهم گشتن در عرصه بینالملل بیش از این که به مقصر مرتبط باشد باعث شگفتی است… ناتوانی دولت آمریکا در همراه کردن دولتهای محلی و ایالتی با رویکردی هماهنگ و افزایش آمار مرگ و میر در این کشور از نظر مردم نشانهای از این امر است که کارآمدی دولت آمریکا ممکن است به نقطهای رسیده باشد که این کشور به سوی سقوط حرکت کند.
بنا بر این گزارش، در حالی که این امر مخالفان آمریکا را خشنود میکند اما برای شرکای آن ناگوارتر خواهد بود چرا که آنها با دنیایی نابسامانتر و خطرناکتر مواجه خواهند بود و باید خود را برای ناکامی آمریکا در آینده آماده کنند و از این رو بسیاری به دنبال همراهی بیشتر با دشمنان آمریکا خواهد بود.
جنگ سرد آمریکاییها را روی یک رقابت متقارن بین دو کشور با ایدئولوژیهای مخالف که با یک بازی دو سر باخت، متمرکز کرد. اکنون این مسابقه متفاوت است. آنچه در عوض میبینیم ، مخالفانی هستند که در پی رقابتهای نامتقارن بیرحمانه و ابتکاری با سود حاشیهای هستند.
این اندیشکده با اشاره به مثال تقابل چین و آمریکا در این فضا، نوشت: چین به دنبال شکست دادن آمریکا از نظر ایدئولوژیکی، نظامی یا دیگر روشها نیست بلکه خواستار آزادی بیشتر برای پیگیری منافع خود است.
در انتهای این مقاله آمده است: تلاش چین برای رابطه نزدیک با ایران در ماههای اخیر مثالی از این دست است. این اقدام منافع چین و ایران را همزمان به پیش میبرد. چین نافرمانی خود از آمریکا را نشان میدهد و بر بازارهایی متمرکز می شود که بعید است که آمریکا بتواند در آنها حضور یابد.
این گزارش می افزاید: این که دولت آمریکا نمی تواند کشوری مانند ایران را که با پاندمی کرونا دست به گریبان است تضعیف کند برای پرستیژ آمریکا گران تمام میشود. اما شرکای آمریکا را نیز وادار میکند که به دنیایی بیاندیشند که آمریکا در آن نقش پررنگی ندارد.
انتهای پیام/