بنازم به نگارهای یمنی که به مکتب خامنه ای نرفته به غمزه مسئله آموز ضد انقلابی و انقلابی نما شده اند!
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری فرهنگ سار، عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله یمن ساعاتی قبل در نطق خود با تمجید از ج.ا. ایران گفت: “ما حتی یک دستور یا دیکته از ایران نگرفتهایم. ایران موضع خود را بر ما تحمیل نکرده است.”
در خصوص اظهارات اخیر الحوثی، معمایی که باید پاسخ داده شود اینست که:
چگونه ممکن است شیربچه های انصارالله یمن بدون هیچ دیکته ای چنین زیبا مشق خط خمینی کبیر کنند؟
چگونه تحمیل نشده عموم شعارهای خمسه حک شده بر پرچم انصارالله، همان سرمشق های چهل ساله انقلاب اسلامی است؟
چگونه ممکن است در زمانه ای که عده ای در داخل و در عصر پساخمینی در میتینگ های جماران و برج های سعادت آباد خط امام برایشان ناخوانا شده باشد ، رزمجویان یمنی با شنیدن پژواک آوای خمینی کبیر و خامنه ای عزیز در کوه های صعده و صنعا به معنای واقعی کلمه ولایتمدارنه عمل کنند؟!
بنازم به نگارهای یمنی که به مکتب خامنه ای نرفته به غمزه مسئله آموز ضد انقلابی و انقلابی نما شده اند! و خدا خیر دهد ابوالخیر را که چه زیبا سرود: “گر در یمنی چو با منی پیش منی/گر پیش منی چو بی منی در یمنی”
اما به معمای فوق در سطور آغازین سند #گام_دوم_انقلاب پاسخ داده شده است:
« (انقلاب اسلامی ایران) اینک وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و #تمدن_سازی شده است. برای همهچیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بیمصرف و بیفایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیت، برادری (و…)، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دورهای بدرخشد و در دورهای دیگر افول کند.»