به گزارش خبرنگار سرویس زنان «فرهنگ سار»؛ رئیس جمهور و هیئت دولت سیزدهم در حالی به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند که تنها یک زن در میان آنها حضور داشت. گمانه زنیها در ارتباط با حضور«الهام یاوری» به عنوان تنها زن حاضر در این دیدار، حاکی از آن است که ایشان، گزینه احتمالی معاونت امور زنان دولت سیزدهم باشند. البته این که هنوز باید در صدد بررسی کارنامه «گزینه احتمالی» معاونت امور زنان و خانواده باشیم، خود جای بسی تأسف دارد اما پیش از آن که نسبت به این احتمال قضاوتی داشته باشیم، لازم است تا کارنامه علمی و اجرایی و کمی هم زندگی ایشان را مورد بررسی قرار دهیم تا بتوانیم قضاوتی منصفانه نسبت به آینده حضور ایشان در دولت سیزدهم به ویژه در قامت معاونت امور زنان و خانواده داشته باشیم.
الهام یاوری، متولد سال ۱۳۵۵ در تهران است. از آنجایی که پدرش نظامی بوده و زمانهای کمی را در منزل و با فرزندانش میگذرانده، با مادرش ارتباط نزدیکتری داشته است. او در خاطراتش میگوید چون مادرش هیچگاه نتوانسته بود به دانشگاه برود، علاقهی زیادی داشته تا فرزندانش به دانشگاه بروند. از چهار سالگی خواندن و نوشتن را از مادرش میآموزد. معتقد است هیچ زمان دانش آموز درس خوانی نبوده اما اهل کتاب و کتابخوانی بوده و این را هم از مادرش به ارث برده بود. البته او میگوید زمانی که وارد دانشگاه میشود، مادرش نیز همزمان با او به دانشگاه میرود و به آرزوی دیرینه خود میرسد.
دوران کودکی را در دامان کلاسهای قرآن مادر، مشاعرههای خانوادگی، کلاسهای تئاتر و اسب سواری میگذراند تا به دبیرستان میرسد. خانواده اصرار داشتند که او در رشته پزشکی تحصیل کند اما او به رشتههای مهندسی علاقمند بوده. فضای علمی یاوری از سال سوم دبیرستان و با اولین المپیادی که شرکت میکند، جدیتر میشود؛ المپیاد کشوری فیزیک. او این تجربه را اینگونه روایت میکند: «سال ما، اولین سالی بود که دختر خانمها در المپیاد قبول شدند و چون آموزش و پرورش پیش بینی نکرده بود که خانمها قبول میشوند، خیلی خیلی شرایط دختر خانمها بد بود. ما در یک اتاقی از مجموعه بزرگ المپیاد بودیم که بیرون از آن آقایان بودند. این یک اتاق را اختصاص داده بودند به دختر خانمها. باید دو سه ماه این شرایط را تحمل میکردیم و من به خاطر سختی، میانهی راه جا زدم و برگشتم. اولین باری بود که من از خانوادهام دور میشدم.»
پس از این مسیر نیمه رها شده، در سال چهارم دبیرستان در المپیاد کامپیوتر شرکت میکند و مدال طلای کشوری را میآورد و همین اتفاق مدخلی میشود برای ورود او به رشته مهندسی کامپیوتر. او در این رشته در دانشگاه شریف پذیرفته میشود. در حالی که در سال دوم دانشگاه به این نتیجه رسیده بوده که این رشته مناسب او نیست اما تا انتها ادامه میدهد. برای ارشد در دو رشته فلسفه علم و مهندسی سیستمهای اقتصادی اجتماعی پذیرفته میشود اما در نهایت فلسفه علم را انتخاب میکند.
در سن ۲۴ سالگی در حالی با همسرش آشنا میشود که به دلیل مهاجرت همسرش به آمریکا، نمیتواند پایان نامه خود را بدهد و به آمریکا مهاجرت میکند.
در ۸ سال زندگی خود در آمریکا تجربیات متعددی را کسب میکند. ابتدا در دانشگاه سن که در نزدیکی محل کار همسرش بوده در رشته مدیریت در مقطع ارشد تحصیل میکند. مجددا به تحصیل در مقطع ارشد رشته عرفان و تصوف اسلامی روی میآورد. پس از آن در رشته صنایع اپلای میکند و در مقطع دکتری در دانشگاه برکلی پذیرش میشود. او که در اواخر دورهی دکتری خود باردار میشود، در هفتمین ماه بارداری از پایان نامه خود دفاع میکند و بر طبق همان تصمیم قبلی مبنی بر بازگشت به ایران پس از گذراندن دوره دکتری، به فاصله چند ماه پس از تولد فرزندش به ایران بازمیگردد.
الهام یاوری از همسرش و همراهیهای او در طی این سالها میگوید. میگوید هر دوی آنها به این اصل اعتقاد داشتند که «خانواده باید برای هر دو نفر مسیر رشد باشد» و تا حد امکان هر کدام از این افراد سعی کردند تا زمینه رشد دیگری را فراهم کنند. او «رشد» دو فرزند پسرش را در کنار تامین آسایش و راحتی برای آنها، مسئلهای جدی میداند.
خانواده برای او اولویت است و میگوید «من خیلی علاقمند بودم کمتر کار کنم. متاسفانه در ایران ساز و کار کار پاره وقت کمتر وجود دارد.» اما با این حال ساعت کمتری را با فرزندانش میگذراند؛ ساعاتی که معتقد است بسیار با کیفیت میگذرد.
او علاوه بر مادری و تدریس در دانشگاه، در مدارس خاص و در کلاسهای فوق برنامه، به دانش آموزان روشهای فکر کردن و خردورزی میآموزد.
او این زندگی پر فراز و نشیب و سراسر سرگردان بین رشتههای مختلف را نشأت گرفته از این میداند که هنوز نمیداند برای چه چیزی به این دنیا آمده اما رسالت اصلی خود را تلاش کردن میداند و از مسیری که تاکنون طی کرده راضی است. هر چند معتقد است خداوند استعداد فراوانی به او داده که اگر او از این استعدادها به درستی استفاده نکرده باید طلب بخشش کند.
شاید اولین سوالی که با بررسی اجمالی زندگی دکتر الهام یاوری به ذهن مخاطب خطور کند این باشد که چرا رئیس جمهور ایشان را به عنوان وزیر آموزش و پرورش و یا وزیر علوم به مجلس معرفی نکردند؟ هر چند که برای پاسخ به این سوال نباید از لزوم داشتن کارنامه اجرایی برای تصدی وزارتخانهها چشم پوشی کرد اما اگر نیم نگاهی به وزرای انتخاب شده و یا وزیر آموزش و پرورش تائید نشدهی دولت سیزدهم بیندازیم، جای خالی دکتر یاوری را در یکی از وزارتخانههای فوق الذکر احساس خواهیم کرد.
از اینها که بگذریم به «معاونت امور زنان و خانواده» ریاست جمهوری و احتمالی که بر سر حضور «الهام یاوری» در این پست وجود دارد، میرسیم. کارنامه ایشان بیشتر به معاونت علمی و پژوهشی رئیس جمهور میخورد تا معاونت امور زنان و خانواده. چرا که نداشتن کوچکترین و کمترین فعالیت در مسائل حوزه زنان و خانواده و نداشتن دیدی جامع نسبت به مسائل و مشکلات این حوزه که از الزامات اولیه حضور در این مسئولیت است، قطعا میتواند معاونت امور زنان را با چالشهای جدی در دولت سیزدهم رو به رو کند. با این حال باید منتظر بمانیم تا ببینیم رئیس جمهور برای دورهی چهار سالهی خود، چه کسی را در این معاونت قرار میدهد؟ معاونتی که علیرغم اهمیت آن، از جانب رئیس جمهور، کوچکترین توجهی را تاکنون به خود جلب نکرده است!
گزارش از مهدیه دهقان