به گزارش سرویس زنان «فرهنگ سار»؛ اگر ما نگاهی به ساختار جامعۀ خود بیندازیم، با ساختاری مردانه مواجه میشویم. بهعنوان مثال وقتی ساعت کاری یکسان برای خانم و آقا در نظر میگیریم، یعنی نگاهمان نگاهی مردانه است. حتی در معماری خانههایمان نیز به حقوق جنسیتی خانم بیتوجهی شده است. در همین خصوص رجانیوز با دکتر زینب برخورداری استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت و گو کرده است. دکتر برخورداری در این خصوص معتقد است جامعه زمانی به بلوغ میرسد که جایگاه و حقوق واقعی زنها در آن مشخص باشد. ایشان راهکار احقاق حق جنسیتی زنان را شامل توجه به این حق، شناسایی موارد تضییع حقوق و در نهایت تغییر قوانین و مبلمان اجتماعی میدانند. متن زیر گفت و گوی کامل رجانیوز با این استاد فلسفه است که از نظر میگذرانید:
خانم دکتر بحث ما درباره حقوق بانوان است. لطفاً در ابتدا مفهوم حقوق جنسیتی بانوان و ضرورت آن را توضیح دهید.
بحث ما راجع به حقوق جنسیتی خانمهاست؛ به این معنا که در واقع یک خانم بهخاطر جنسیتش که شامل هویت مادرانه، فیزیولوژی خاص خود، اقتضائات روحی زنانه و … است، باید حقوقی داشته باشد. این موضوع زمانی ضرورت بیشتری پیدا میکند که خانمها در جامعه حضور پیدا میکنند. یعنی ممکن است یک خانم زمانی که در خانه است و حضور اجتماعی ندارد، نیاز شدیدی به این حقوق احساس نکند یا این نیازها توسط اعضای خانواده تأمین شود. بهعنوان مثال برای یک مادر میانسال که پایش درد میکند، ممکن است اعضای خانواده متناسب با شرایط مادر، تغییراتی در منزل ایجاد کنند؛ مثلاً صندلی مخصوصی تدارک ببینند یا اگر پلههای ساختمان زیاد است، بتوانند آن خانه را مجهز به آسانسور کنند تا به این وسیله حق مادر را به رسمیت شناسند. اما ببینید که فضای جامعۀ ما حضور خانمها را در نظر گرفته است؟ بحث من صرفاً بحث پوشش یا مسائل جنسی نیست که البته حقوق جنسی با حقوق جنسیتی متفاوت است. اگر ما بگوییم زن و مرد یکسانند و هیچ تفاوتی ندارند، در واقع حقوق زنان را تضییع کردهایم. اتفاقاً حقوق جنسی و جنسیتی که برای زنان لحاظ میشود، باید به لحاظ آسیبپذیری و ظرافت آنان بیشتر باشد و اگر ما از تساوی حقوق صحبت کنیم، حقوق ویژۀ خانمها را در نظر نگرفتهایم.
فرمودید حقوق جنسی و حقوق جنسیتی با یکدیگر متفاوتند. لطفاً بیشتر در این زمینه توضیح دهید. حقوق جنسی حقوقی است که در تعامل بین دو جنس مطرح میشود. در ادبیات جهانی آزار جنسی در محیط کاری تحت عنوان Sexual harassment مطرح میشود که قوانین، منشورها و ضوابط کاری و اخلاقی بسیاری برای این تأمین امنیت جنسی زنان ایجاد شده است. اما بحث من حقوق جنسی نیست، بلکه حقوق جنسیتی است که مفهومی وسیع دارد. به این معنا که آیا یک جامعه، مبلمان خود را برای حضور زنان نیز آماده کرده است؟ یا این مبلمان شهری بدون حضور زنان نیز به همین شکل است؟
آیا در اسلام به مفهوم حق جنسیتی زن پرداخته شده است؟
در احکام اسلامی احقاق حق جنسیتی خانمها به وفور دیده میشود. بهعنوان مثال بخشی از احکام حج که عملی عبادی است و دشواریهایی دارد، برای خانمها تسهیل شده است. غیر از احکام مختص بانوان که در ذیل موضوع حق جنسیتی نیست و معادل مردانه ندارد. اما حج عملی مشترک بین زن و مرد است که احکام آن برای زنان ویژهسازی و تسهیل شده است.
به نظر حضرتعالی در جامعۀ ما تا چه حد به اقتضائات حضور زنان در سطح شهرها توجه شده است؟
ببینید حقوقی وجود دارد که بین جنس زن و مرد مشترک است. مثلاً یک خانم یا آقا برای رفتن به محل کار خود به وسایل حمل و نقل عمومی نیاز دارند. اما به غیر از این حقوق مشترک، نظر من این است که مبلمان شهری ما مبلمانی مردانه است، محیطهای کاری ما مردانه است. ملاک هم این است که اگر خانمها از یک محیط حذف شوند، آیا تغییری در آن محیط ایجاد میشود یا خیر؟ چیدمان فیزیکی و غیر فیزیکی شهر ما تا حد زیادی با روحیات و اقتضائات مردانه تنظیم شده است. میتوان گفت محروم کردنها و ندادن امکانات به فرد متناسب با جنسیت او جزئی از عدم احقاق حقوق جنسیتی است.
ما از طرفی در حرف برای خانواده ارزش زیادی قائلیم و زن را محور خانه میدانیم و از سوی دیگر به حضور زن در محیطهای علمی و شغلی متناسب با خودش نیز قائلیم. خانم ممکن است بار اقتصادی خانواده را به دوش بکشد. اینکه هم خانم و هم آقا سر یک ساعت مشخص در محل کار حضور پیدا کنند، متناسب با حقوق جنسیتی خانم است؟ یک مادر زمانی که از خواب بیدار میشود باید فرزند خود را بیدار کند، به او صبحانه دهد، از نظر روحی به او رسیدگی کند و فرزند خود را برای رفتن به مدرسه آماده کند. در صورتی که شاید این حمایت عاطفی از آقا برنیاید یا فرزند از پدر خود توقع این حمایت را هم نداشته باشد؛ بلکه انتظار این نوازش و همراهی را غالباً از مادرش دارد. ما زمانی برای رسیدگی به فرزند توسط خانمها لحاظ کردهایم؟ وقتی ساعت کاری یکسان برای خانم و آقا در نظر میگیریم، یعنی ما نگاهی مردانه داریم و لحاظ نکردیم که نقش خانم در خانه متفاوت است. یا از طرف دیگر ساعت پایان کار نیز بین زن و مرد یکسان است. اما خانمی که بار عاطفی در خانه را به دوش دارد، آیا زمانی که از محل کار به خانه بازمیگردد، میتواند مسئولیت خود را به درستی انجام دهد؟ یعنی ما باز جنسیتی به این موضوع نگاه نکردیم.
بحث حقوق جنسیتی در محیطهای کاری پررنگ است که ما به دنبال افزایش حقوق جنسیتی زنان هستیم و نه جداسازی محیط که انحراف از بحث اصلی است. محیط باید تمهیدات، قوانین و مبلمانی داشته باشد که جنسیت خانم را لحاظ کند. در محیطهای عمومی یا محیط کاری چقدر فضا فراهم است برای آنکه خانم بتواند حجاب خود را بردارد؟ فشاری که این پوشش در زمان حضور زن در جامعه به او وارد میکند، طبیعتاً بیشتر از فشاری است که بر یک مرد وارد میشود. بحث ما حذف حجاب خانمها هم نیست که آن هم تضییع یک سری دیگر از حقوق زن است. این موضوع مطرح است که داشتن حجاب و ستر، جزئی از حقوق یک زن است که اگر این حریم و حفاظ را نداشته باشد آسیب میبیند و امنیتش به مخاطره میافتد.
از طرفی در فضاهای آموزشی نیز متاسفانه توجه چندانی به حقوق جنسیتی نشده است. مبلمان آموزشی ما برای پسران و دختران یکسان است. مثلاً مبلمان و امکانات دانشگاههای زنانۀ ما، دانشگاههایی که مختص دختران است، ویژۀ جنسیت آنان لحاظ شده است یا خیر؟ اگر کاربری این دانشگاه تغییر کند و به دانشگاه پسرانه و مردانه تبدیل شود، تغییری در مبلمان آن حاصل میشود؟ خیر! این یعنی ما برای جنسیت افراد ارزشی قائل نشدیم و حقوقشان را در نظر نگرفتیم. همچنین قوانین آموزشی خاص خانمها نیز دیده نمیشود. در برخی کتابهای درسی نیز هم مطالب پسران و هم مطالب دختران بیان شده و توجه به جنسیت آنان نشده است. یا نمونۀ دیگر حق تحصیل و حضور خانمها در مشاغل رده بالا است که از حقوق انسانی است و گاهی به بهانۀ جنسیت، از بانوان سلب شده است. باز هم تاکید میکنم این بحث به حقوق ویژۀ جنس زن علاوه بر حقوق انسانی او اشاره میکند. میتوان گفت یک جامعه زمانی به بلوغ رسیده که جایگاه و حقوق واقعی و اصیل زنها در آن مشخص باشد.
نمونههای دیگری از تضییع حق جنسیتی بانوان سراغ دارید؟
بله؛ حتی در معماری خانههای ما نیز حقوق جنسیتی خانم رعایت نشده است. به عنوان مثال امکانات خانه از جمله کابینت آشپزخانه متناسب با میانگین قد زنان ایرانی است؟ یا اینکه صرفا از ابعادی استاندارد تبعیت میکند که در عمل خانم خانه را برای دسترسی به وسایل مورد نیازش به زحمت میاندازد؟
مثال دیگر اماکن تفریحی است که بعضاً برای بانوان مناسب نیستند و جایگزینی هم ندارد. در این زمینه نیز کمتر به جنسیت زنان توجه شده و تفریحاتی عمومی و نامتناسب برای بانوان طراحی شده است.
در تبلیغات تلویزیونی و شهری نیز گاه از تصاویری استفاده میشود که مصداق تضییع حقوق شهروندی بانوان است.
در بسیاری از جوامع که بحث حقوق جنسی و جنسیتی خانمها رایج است، حتی شوخی مردانه که آقایان در فضای دوستانه با یکدیگر میکنند و ممکن است خانم را ناراحت کند، مصداقی از تضییع حق خانم تلقی میشود. یا ممکن است آقایان درمورد موضوعی صحبت کنند که به نظر خودشان ترسناک نیست اما برای یک خانم ترسناک است. در اینجا هم حق جنسیتی خانم در نظر گرفته نشده است.
پس به طور کلی میگویم که تبعیض جنسیتی در مقابل احقاق حقوق جنسیتی قرار دارد. تبعیض جنسیتی یعنی محروم کردن فرد از حقوق مشترک انسانی به بهانه جنسیت. در مقابل این مفهوم، احقاق حقوق جنسیتی به معنی توجه به ویژگیهای جنسیتی فرد و اقتضائات آن است که دامنۀ بحث فراتر از حقوق مشترک انسانی است.
بانوان جوانی که صاحب فرزند یا فرزندانی هستند، در رسیدن به حقوق خود با چه مشکلاتی مواجهند؟
یک خانم جوان از سویی تشویق به فرزندآوری میشود و از سوی دیگر تشویق به حضور در محیطهای اجتماعی و کاری؛ خب چه کسی از فرزند او نگهداری میکند؟ آیا ما به فرزندآوری توصیه نمیکنیم؟ اگر خانم بخواهد به این توصیه عمل کند، آیا ما نباید تمهیدات اجتماعی برای او در نظر بگیریم؟ آیا سپردن کودک به مهدکودک کار مناسبی است؟ پژوهشهای بسیاری در خصوص تبعات جداسازی کودک از مادر صورت گرفته است. اگر محل کار به مادر اجازۀ حضور فرزندش را ندهد و مادر فرزند خود را به مهدکودک هم نفرستد، پس چه کند؟ دانشجویان ما که فرزند دارند، با مشکل نگهداری از کودک خود روبرو هستند. پدر کودک هم که وظیفۀ امرار معاش خانواده را دارد و نمیتواند از فرزند نگهداری کند. امکان نگهداری کودک توسط فرد غریبه نیز وجود ندارد؛ چرا که ممکن است آسیبهای گوناگونی از جمله آسیب فیزیکی، روحی یا جنسی به کودک وارد شود که در دوران حاضر موضوعی مطرح و مورد توجه همگان است. مکانی هم در نظر گرفته نشده که مادر هم بتواند مراقب فرزند خود باشد و هم به کار یا درس خود بپردازد. ما تمام راهها را به روی خانم بستهایم و به فرامین و دستورالعملها اکتفا کردیم.
مصادیق رعایت حقوق جنسیتی بانوان در جامعۀ ما چیست؟
از مواردی که میتوان در سطح شهر مشاهده کرد که حقوق جنسیتی بانوان در آن لحاظ شده، اتاقهای شیردهی در ایستگاههای مترو است که گامی در جهت احقاق این حقوق است. یعنی امکاناتی وجود داشته باشد که شرایط حضور خانمها در سطح شهر را در نظر بگیرد.
تسهیلاتی از قبیل مرخصی بارداری و زایمان نیز برای خانمها لحاظ شده است. اما اکثر قوانین از جمله قوانین حضور در محل کار مردانه است. در کشور ما اجرای قوانین مختص بانوان نیز با مشکل مواجه است. زمانی که قانون مرخصی زایمان مطرح شد، بعضی شرکتهای خصوصی این اجازه را به زنان دادند، ولی تعهدی برای بازگشت مادر به کار خود ندادند که در عمل موجب شد مادر از حق خود بگذرد. بنابراین باید جامعه مبلمان خود را به نحوی تغییر دهد که کارفرما بدون هیچ منتی حق خانم را به او بدهد.
آیا در دهههای قبل بحثی از حقوق جنسیتی خانمها در ایران مطرح بود؟
در فرهنگ جامعۀ سنتی تا حدودی احقاق حقوق جنسیتی زن صورت میگرفت. یعنی برای خانمها تمهیداتی در جهت حفاظت و حمایت از خانمها و اقتضائات جسمی و روحی آنان قائل میشدند. البته تبعات موج دوم فمینیست که قائل به تساوی زن و مرد بود، موجب شد این احقاق حقوق جنسیتی کمرنگ شود. مثلاً قبلاً مرام مردانهای تعریف میشد که اگر یک صندلی وجود داشت، آقا جای خود را به خانم میداد. ارزشها و هنجارهای ناظر به احقاق حق جنسیتی همواره کمک کننده بودهاند. مثل هنجاری که در جامعهای در هنگام بروز حوادث، حق نجات زنان و کودکان مقدم شمرده شود و آنها به لحاظ جسمی و روحی حساستر لحاظ شوند. البته این منش تا حدی به اخلاق انسانی و فطری برمیگردد که مختص یک برهۀ زمانی خاص نیست.
در حال حاضر نیز در فرهنگ ما احقاق حقوق جنسیتی در خانواده ها دیده میشود. اختصاص دادن اتاق به دختران با توجه به اینکه دختران برای تعویض لباس و موارد دیگر ویژۀ زنان نیازمند به ستر بیشتری هستند، از مصادیق توجه به حقوق جنسیتی است. همچنین پرهیز از بلند کردن صدا در مقابل خانمها و بکار نبردن برخی الفاظ در جایی که خانمها حضور دارند، از دیگر مصادیق است.
رویکرد جوامع غربی را نسبت به مسألۀ احقاق حقوق جنسیتی خانمها چگونه میدانید؟
بعضی جوامع اروپایی و آمریکایی در ادای بخشی از حقوق جنسیتی خانمها از ما جلوتر هستند. تسهیلات شهری ویژۀ خانمها در این جوامع به معنای به رسمیت شناختن حقوق خانمهاست. مثل امکانات ویژۀ پرستاران و پزشکان زن در بیمارستانها. اتفاقاً فمینیستها نیز اعتراضی به این نابرابری ندارند؛ چرا که این اعتراض عاقلانه هم نیست. طرح اتاق شیردهی در متروها ابتدا در این جوامع مطرح شد که در جامعۀ ما نیز به عمل پیوست. همچنین در محیطهای کاری در کشورهای پیشرفته اماکنی امن و رایگان و در دید مادر وجود دارد که مصداقی از لحاظ کردن حق مادر و کودک است.
برای آنکه بانوان بتوانند به حقوق جنسیتی خود دست پیدا کنند، چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
راهکار احقاق حق جنسیتی خانمها آن است که در وهلۀ اول به این حق بانوان توجه شود. حقی که نه در پی تحقیر و سلب حقوق زن، بلکه به دنبال احقاق حقوقی فراتر از حقوق مشترک انسانی است. گام دوم شناسایی موارد تضییع حقوق خانمهاست. گام سوم نیز گامی عملیاتی در جهت تغییر قوانین و مبلمان محیطهای اجتماعی است.
لطفا برای جمعبندی اگر مطلبی هست بفرمایید.
در انتهای بحث اشاره به اصطلاح “برادران دروغین” میتواند گرهگشا باشد. برادران دروغین به دو مفهومی گفته میشود که به ظاهر شباهتهایی دارند ولی در باطن بسیار متفاوتند. این شباهت ظاهری باعث میشود که این دو مفهوم بهجای هم اشتباه گرفته شوند. مثل اینکه کسی را بهخاطر شباهت ظاهری، برادر دیگری بپندارند.
در بحث ما یکی از این دو مفهوم عبارتند از “تماشا شدن” و “دیده شدن” خانمها. یعنی خانم دوست دارد بهعنوان یک انسان که میخواهد جایگاه خود را در جامعه داشته باشد دیده شود که من آن را حقوق جنسیتی خانم میدانم. یعنی بدان من یک خانمم، و نه یک مرد (و جنسیتم برای من چه از لحاظ ظاهر و فیزیولوژی و چه از لحاظ روانی مهم است) و در پی حقوق زنانۀ خود هستم. این مفهوم گاهی با تماشا شدن اشتباه میشود. دیده شدن و لحاظ شدن با تماشا شدن و نگریسته شدن تفاوت دارد که یکی باعث احقاق حقوق و دیگری باعث تضییع حقوق زن میشود. اگر ما حقوق زن را در محیط کار لحاظ کنیم، یعنی داریم او را میبینیم و لحاظ میکنیم، اما اگر زیبایی ظاهری یک خانم را به تماشا بنشینیم، داریم حق او را ضایع میکنیم. در هر دو مفهوم نوعی از توجه وجود دارد. در دیده شدن توجه به انسانیت و جنسیت زن و در تماشا شدن توجه به جنس و ظاهر زن. بعضی رسانهها و فعالین مغرض نیز به خلط این دو مفهوم دامن میزنند؛ یعنی میدانند زن باید به دنبال احقاق حق جنسیتی خود باشد، اما بحث تماشا شدن را مطرح میکنند؛ اگر حتی زیبایی یک خانم را همۀ جهان ببینند، چقدر کمک میشود که زنانگی و استعدادهای خانم شناسایی شود و حق و جایگاه زنانهاش به او داده شود؟ بحث جنسی در مورد یک خانم زمانی که مادر، خواهر یا یک معلم است، مطرح نیست، اما بحث جنسیتی او همواره مطرح است. گاهی بحث تماشا شدن، خانم را به اشتباه میاندازد و فکر میکند با تماشا شدن، لحاظ هم میشود. تماشا شدن ممکن است باعث شود حتی حقوق انسانی یک خانم هم از دست برود و خشونتها و توهینهایی نیز علیه او صورت پذیرد. در واقع نباید سرها به طرف خانم برگردد، بلکه باید تدبیرها و اندیشهها به طرف حقوق او برگردد.
یکی دیگر از مصادیق برادرهای دروغین، “تبعیض جنسیتی” و “حقوق جنسیتی” است. بهعنوان مثال فمنیستهای رادیکال هر آنچه را که با جنسیت مرتبط باشد، عامل تبعیض جنسیتی میدانند و به همین خاطر بحث جنسیت را بهطور کلی حذف میکنند. در حالیکه تبعیض جنسیتی به آنچه گفته میشود که برخاسته از جنسیت باشد و منجر به تضییع حقوق انسانی شود. تبعیض جنسیتی یعنی رفتار ناعادلانۀ جنسیتی که منجر به تضییع حقوق میشود و ما هم با آن مخالفیم. مفهوم تبعیض جنسیتی گاه با حقوق جنسیتی اشتباه گرفته میشود. حقوق جنسیتی طبق تعاریف و مصادیق ارائهشده، آن نیست که یک فرد بهخاطر جنسیتش از حقوق انسانی خود هم محروم شود. نباید ما بحث جنسیت را به کلی انکار کنیم که در آن صورت حقوق جنسیتی فرد تضییع میشود.
منبع: رجانیوز