سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ / ۰۷:۰۰:۰۶
دسته بندی: ورزشی
تاریخ انتشار: ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۵۹

محمود و مقبولیت از دست رفته؛ مقصر کیست؟/ همایون شجریان پاسخ می‌دهد

“گزینه‌های جانشینی محمود فکری مشخص شدند” “درخواست سه مدیرِ استقلال برای برکناری فکری” “فرصت دو هفته‌ای به فکری برای فرار از اخراج” و … این‌های مهمترین تیترهایی است که در ۲۴ ساعت گذشته پیرامون سرمربی استقلال در رسانه ها منتشر و دست به دست می‌شود. برای سرمربیِ تیمی که رتبه سوم را در پایان نیم‌فصل اول […]



“گزینه‌های جانشینی محمود فکری مشخص شدند” “درخواست سه مدیرِ استقلال برای برکناری فکری” “فرصت دو هفته‌ای به فکری برای فرار از اخراج” و …

این‌های مهمترین تیترهایی است که در ۲۴ ساعت گذشته پیرامون سرمربی استقلال در رسانه ها منتشر و دست به دست می‌شود. برای سرمربیِ تیمی که رتبه سوم را در پایان نیم‌فصل اول به دست آورده است و فاصله‌اش با صدر جدول در بدترین شرایط به چهار امتیاز می‌رسد. چه اتفاقی برای محمود فکری در این چند ماه رخ داد که آن همه حمایت تبدیل به اوضاع کنونی شده که پیدا کردن حامی برایش مانند جست‌وجو در پی یافتن سوزن در انبار کاه شده است؟ این همه ناآرامی برای تیم سوم جدول طبیعی است؟  شاید بتوان تمام ماجرای محمود فکری و اوضاع فعلی‌اش را در یک مصرع پیدا کرد: “خودشکن آیینه شکستن خطاست”

سرمربی جویباری آبی‌پوشان تهرانی از روز اول و یا بهتر است بگوییم پس از اولین باخت در هفته دوم، نشان داد مسوولیت پذیر نیست یا آمادگی پذیرفتن مسوولیت تیم بزرگی چون استقلال را ندارد. و این مهمترین آفت برای مدیر هر مجموعه‌ای است. مصاحبه‌های محمود فکری در کنار زمین، کنفرانس مطبوعاتی، برنامه‌های تلویزیونی و … را مرور کنید. همواره گزینه‌های متعددی در کار بوده‌اند تا او و تیمش نتیجه نگیرند. رفتار غیر اخلاقی رقبا، داوری، فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ، وزارت ورزش، عدم فرمانبری بازیکنان، بدشانسی، رسانه‌ها و … پس محمود فکری کجای این ماجراست؟ چه اتفاقی افتاد که تیم او بعد از ۱۵ هفته به اندازه دو بازی نمایش قابل قبول و لذتبخش ارائه نکرد؟ چه شد که همه نتایج کسب شده هم به حضور چند ستاره مانند رشید مظاهری، مهدی قایدی و … ربط داده شد و کسی از نقش سرمربی تیم حرفی نزد؟ چه خبر از اوج‌گیری ۱۳۱ روز پیش؟ چرا اینقدر زود داستان محمود به حضیض رسید؟

محمود فکری شانه خالی کرد و شانه خالی کرد. مسوولیت نپذیرفت و نپذیرفت. و سپس حمایت هواداران، رسانه‌های نزدیک به باشگاه، پیشکسوتان، مدیریت و بازیکنان را از دست داد. کم کم دور او خالی شد. هواداران دیگر هشتگ حمایتی از او نگذاشتند. رسانه‌ها به او و آمار خوبش در نساجی اشاره نکردند و سوال بزرگشان این بود که چرا استقلال بعد از گذشت یک نیم فصل هنوز ترکیبش را نشناخته است و جوابی که از آقای سرمربی گرفتند چه بود؟ قهر! بازیکنان در میکسدزون علیه کادر فنی موضع گرفتند و کاپیتان تیم با لحنی نه چندان مناسب از سرمربی خواست تا تعویضش کند.  و اکنون مدیریت باشگاه دیگر نمی‌تواند به صورت مشخص از گزینه انتخابی‌اش حمایت کند. تمام این‌ها ماحصل رفتاری است که خود محمود فکری نشان داده و حالا نتیجه‌اش را می‌بیند؛ در آیینه، با وضوح کامل.

فکری چشم و گوشش را بست و ندید و نشنید. به جایش بهانه آورد، کری خواند و قهر کرد. به او انتقاد شد که کادر فنی‌اش ضعیف است و مشاور و تمرین‌دهنده‌ای بهتر و باتجربه‌تر از آرش برهانی و حنیف عمران زاده نیاز است. به او گفته شد دست از تغییرات مداوم بردارد و به ثبات برسد. گوشزد شد که عوض کردن مدامِ ترکیب کار درست و حرفه‌ای نیست و به تیم ضربه می‌زند. گفته شد و گفته شد اما فکری نه دید و نه شنید. و حالا او در تنهاترین موقعیت ممکن است. در برزخ‌ترین شرایط قابل تصور. مشخص نیست پس از بازی بعدی روی نیمکت باقی مانده باشد یا خیر. هر روز گزینه‌های متعددی برای جایگزینی‌اش به صف می‌شوند؛ از امیر قلعه‌نویی تا فرهاد مجیدی و حتی پرویز مظلومی. آرامشش از دست رفته است. او خودش هیچ تلاشی برای داشتن آرامشِ مدنظر نکرد. همان روز که یک شخص را با هیات همراهش بدون رعایت پروتکل‌ها به وسط مستطیل سبز و منطقه تحت هدایتش راه داد مشخص شد که فکری، فکری به حال آرامش و اقتدارش نکرده است.

باید دید انتهای ماجرای محمود فکری و نیمکت تیم محبوبش به کجا ختم می‌شود. آیا زمان برای جبران باقیست یا اصلا فکری علاقه‌ای به جبران اشتباهاتش دارد؟ زمان مشخص کننده همه چیز خواهد بود. فعلا اما باید به این تیترها نگاه کنیم و منتظر باشیم و البته قبل از آن باید این را به سرمربی استقلال یادآور شویم که مسبب این اتفاقات خودش بود و خودش و به قول همایون شجریان باید به آینه روبرو نگاه کند و به علت این تغییرات پی ببرد:

“گزینه‌های جانشینی محمود فکری مشخص شدند” “درخواست سه مدیرِ استقلال برای برکناری فکری” “فرصت ۲ هفته‌ای به فکری برای فرار از اخراج” و …

منبع: ایرنا

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

سه × 3 =