به گزارش « » یادداشت از محمدرضا کائینی/// عکس بالایی مربوط به دوره ای است که آن سه تن، می توانستند برای ایران شاه بیاورند و در صورت لزوم ببرندش و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! هم از این روی و بی اطلاع آن لولوی سرِ جالیز، به تهران می آمدند و بساط کنفرانس علَم و صحن سفارت را مملو از جماعت دوربین به دست می کردند و البته با تبختر، به دوربین هیچیک نگاه نمی کردند!
عکس پائینی اما، مربوط دو نفر خوشمزه است از اعقاب آنان، که الان هیچیک از کارهای بالایی ها، از آنان بر نمی آید! جز آنکه در خلوتیِ صحن سفارت-که به خانه ارواح تنه می زند-سه تا صندلی بچینند و به دوربین گماشته خود، زُل بزنند و با انتشار عکس، کَک به لباس رسانه ها بیندازند! داستان تنها در حد یک تیاتر و ادا و اطوار است و چسبیدن به خاطره ای مُرده! محل نگذارید