چهارشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۳ / ۰۸:۲۳:۳۴
دسته بندی: فرهنگی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۹ - ۱۸:۱۰

زنده‌یاد لنکرانی تاریخ زنده تحولات معاصر هنر تعزیه بود

هنر تعزیه به‌عنوان کهن‌ترین هنر نمایش بومی و سنتی ایرانیان نه‌تنها سابقه‌ای کهن و غنی در فرهنگ و تمدن کشورمان داشته که توانسته پرچم‌دار معرفی هنر نمایش ایرانی در سراسر جهان باشد. این هنر آیینی و سنتی ایران زمین، شیفتگان متعددی را میان هنرمندان جهانی نیز با خود طی سده‌ها و قرن‌ها همراه کرده است. […]



هنر تعزیه به‌عنوان کهن‌ترین هنر نمایش بومی و سنتی ایرانیان نه‌تنها سابقه‌ای کهن و غنی در فرهنگ و تمدن کشورمان داشته که توانسته پرچم‌دار معرفی هنر نمایش ایرانی در سراسر جهان باشد. این هنر آیینی و سنتی ایران زمین، شیفتگان متعددی را میان هنرمندان جهانی نیز با خود طی سده‌ها و قرن‌ها همراه کرده است.

هرچند این هنر در کشور ما به‌عنوان زادگاهش آن‌چنان که شایسته و بایسته است مورد توجه مسئولان، فعالان، بدنه هنرمندان عرصه نمایش همچنین و از همه مهم‌تر دانشگاهیان قرار نگرفته،  پیشکسوتان این عرصه تلاش کرده‌اند تا به حد وسع و توانمندی خود تمام کم‌کاری‌های صورت گرفته را جبران کنند.

۱۶ آذرماه ۱۳۹۹ در تقویم فرهنگی‌مان (در کنار ثبت شدن به عنوان روز دانشجو) بازتاب‌ خبر تلخی بود و آن درگذشت زنده‌نام رضا نصرالله لنکرانی از پیش‌کسوتان عرصه هنر تعزیه و شبیه‌خوانان کشور بود.

این هنرمند فقید که بیش از ۸ دهه از دوران خردسالی (پنج‌سالگی) تا حدود سه سال پیش که دیگر بیماری او را زمین‌گیر کرد در این عرصه مشغول فعالیت بود. زنده‌نام لنکرانی در معرفی هنر تعزیه از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشور همچنین خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران نقش بسزا و والایی داشته است و فقدانش داغی دیگر بر بدنه جامعه هنرمندان، به‌ویژه خانواده شریف و نجیب تئاتر در این ایام به‌شمار می رود.

جایگاه هنر و تاثیرگذاری زنده‌نام لنکرانی در عرصه شبیه‌خوانی و هنر تعزیه ایران، به‌ویژه در شاخه اشقیا خوانی (مخالف خوانی) که خود او بیش از شش دهه از عمر خود را در عرصه «شمر خوانی» سپری کرده بود، مؤید این نکته است که باوجود دهه‌ها فعالیت در این عرصه، بازهم گنجینه بی‌پایان و اقیانوس بی‌کران هنر شبیه‌خوانی و تعزیه ایرانی قابلیت توسعه، گسترش و اشاعه در زمانه حاضر را دارد. این مهم یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های زنده‌نام لنکرانی در مسیر حفظ و اشاعه این هنر بومی و ملی کشورمان در عرصه هنر نمایش به شمار می‌رفت.

حال با فقدان زنده‌نام لنکرانی یکی دیگر از ستاره‌های درخشان آسمان هنر تعزیه ایران میهمان غروبی ابدی شد این‌بار در راستای مروری بر مقام، جایگاه و تأثیرگذاری این هنرمند فقید در حوزه هنر تعزیه با ابراهیم گله‌دارزاده مدیرعامل انجمن تعزیه ایرانیان و داود فتحعلی‌بیگی، محقق، پژوهشگر، تعزیه گردان و مدرس دانشگاه گفت‌وگو کردیم.

فعالیت در اوج محدودیت اجرای تعزیه در پهلوی اول

ابراهیم گله‌دارزاده در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فرهنگ سار با بیان آنکه زنده‌یاد لنکرانی باتوجه به آنکه قریب به ۸۰ سال اشتغال به تعزیه خوانی داشته و از کودکی تعزیه‌خوانی کرده گنجینه بزرگی از دانستنی‌های تعزیه بودند افزود: این دانستنی‌ها صرفاً به خود تعزیه یا هنر شبیه‌خوانی معطوف نبود.

وی ادامه داد: در ادواری مثل دوران پهلوی اول که شاهد ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها بودیم، وی به‌عنوان تعزیه‌خوانی کودک و نوجوان همراه با گروه بزرگسالان تجربه تعزیه‌خوانی در دورانی که ممنوعیت وجود داشت را پشت سر گذاشته و به نوعی تاریخ تحولات اجتماعی تعزیه را در دوره معاصر به خوبی لمس کرده و می‌دانست.

زنده‌نام لنکرانی برای اهل تعزیه و محقق یک مرجع بودند

زنده‌نام لنکرانی به دلیل آنکه مدام در کوچ از جایی به جای دیگر برای خواندن تعزیه بود به استادی مسلم در تمام شاخه‌ها بدل شده بود. هر چند خود شمرخوان بود و آن‌قدر شمر و اشقیا را خوب می‌خواند که در مناطق سنتی که مردم عادت به دیدن تعزیه داشتند از تسلط وی در اشقیا خوانی یاد می‌کردند.

وی تصریح کرد: البته همیشه بین تعزیه خوان‌ها و تعزیه دوستان به گشاده رویی و شخصیت بسیار آرام و مستحکم معروف بود. وی برای هنرمندان تعزیه هم تکیه گاه بوده‌اند و هم دیگر هنرمندان حاج آقا لنکرانی را بسیار دوست می‌داشتند و اغلب به او رجوع می‌کردند. چه خود تعزیه‌خوان‌های جوان‌تر و چه افراد دانشگاهی و محققان سراغ او می‌رفتند.

حاج آقا لنکرانی، گنجینه نسخ و مکاتب مختلف هنر تعزیه بود

گله‎دارزاده با اشاره به خاطره‌ای از رنده‌نام لنکرانی گفت: چند سال پیش که هنوز بیماری وی را خانه‌نشین نکرده بود همه را به روی گشاده می‌پذیرفت و هرچه می‌دانست را در اختیار آنها می‌گذاشت. من بارها حیرت کرده بودم از تسلطی که وی در حوزه نسخ تعزیه داشتند.

وی ادامه داد: خوب یادم است، اولین بار شاید ۲۰ سال پیش بود که او را دیدم و حیرت کردم از آنکه همه این نسخ را از حفظ هستند و این‌همه نسخه و شخصیت را به خاطر داشتن از سال‌ها مداومت و ممارست او در در هنر تعزیه خبر می‌داد.

مدیرعامل انجمن تعزیه ایرانیان با بیان آنکه این هنرمند فقید بر عرصه موسیقی تعزیه تسلطی بی‌چون‌وچرا داشت یادآور شد: طی بیش از هشت دهه فعالیت و حضور در این هنر، شیوه‌های سنتی تعزیه را به خوبی می‌دانست و اشراف داشت. درحقیقت او ارزش بالایی در حفظ و اشاعه این هنر در تاریخ معاصر شبیه‌خوانی ایران داشت.

در کنار شعار دادن باید جنبه عمل‌گرایانه را نیز در نظر گرفت

گله‌دار زاده در پاسخ به این پرسش که همواره با فقدان چنین هنرمندانی در عرصه هنرهای بومی کشورمان مانند تعزیه، بر این مسئله تاکید می‌شود که گنجینه مانده در درون سینه این افراد باید توسط نهاد و سازمانی ثبت و ضبط شود تا به‌عنوان میراثی گران‌بها در اختیار آیندگان قرار گیرد، این مهم برعهده کیست؟ تصریح کرد: هر کسی در مورد تعزیه، شبیه‌خوانی، هنر نمایش ایرانی و سنتی صحبت می‌کند بهتر است که از دید عمل‌گزایانه نیز به آن نگاه کند.

وی ادامه داد: متأسفانه حرف زیاد می‌زنیم. به‌ویژه در ایام ماه‌های محرم و صفر که از ابتدا تا انتها تمام صفحات هنری خبرگزاری‌ها و نشریات ما مربوط به اخبار شبیه‌خوانی است. در آن ایام همه از تعالی، حفظ، اشاعه و توجه به این هنر حرف می‌زنند و با پایان محرم و صفر، همه چیز به فراموشی سپرده می شود.

اقدامات انجام شده بیش بر حسب مصلحت و منفعت بوده تا نگاهی مستمر

مدیرعامل انجمن تعزیه ایرانیان با تاکید بر آنکه در همه جای جهان در تمامی حوزه‌ها از جمله حوزه فرهنگ و هنر برنامه مدونی وجود دارد که به شکل منظمی تقسیم وظیفه می شود که به عنوان مثال دولت در بخش فرهنگ و هنر چه وظیفه‌ای برعهده دارند و بخش‌های پژوهشی و آموزشی چه تعهدی برعهده دارند تصریح کرد: متاسفانه ما فاقد این برنامه در حوزه هنر ملی و بومی خود هستیم. ما هیچ گاه برنامه مدون و منظمی برای این مسئله نداشتیم.

بعضی اوقات به مصلحت بعضی اوقات به منفعت، کارهایی انجام گرفته اما فاقد سلسله برنامه‌ای دقیق و متقن هستیم. دغدغه‌ای که باید به هنر ملی پرداخته شود هیچ جا دیده نمی‌شود. در همه جای جهان وقتی درباره هنر ملی و هنر سنتی هر کشوری بحث می‌شود این هنر در دو ساحت زندگی می‌کند.

نگاه ما به هنر نمایش بیشتر بر منابع یونانی و رومی است تا هنر بومی‌مان

گله‌دارزاده یادآور شد: یکی زیست طبیعی آن هنر بین مخاطبان و مردم است که به واسطه این نگاه تا روزی که زنده است ادامه می‌دهد. در بسیاری نقاط جهان دیده‌ایم این زیست به حیات خود ادامه داده و اگر نابود شده به واسطه بی‌میلی مردم به آن هنر بوده است. اما هم‌عرض آن زیست دانشگاهی و پژوهشی است که تمام هنرها را شامل می شود.

وی با تاکید بر آنکه از قرن ۱۹ در سراسر جهانی مسئله مرسومی بود که هنرهای ملی، بومی و سنتی هر کشوری زیستی دانشگاهی را تجربه کرده‌اند تصریح کرد: شوربختانه زیست دانشگاهی و هنری ما اختصاص دارد به هنر یونانی و رومی در عرصه هنر نمایش و دانشکده‌های تئاتری ما برای حفظ و اشاعه زیست هنر یونانی و رومی بسیار تلاش، مجاهدت و جدیت به خرج می‌دهند و به هنر ملی خود کمتر توجه می‌کنیم.

مدیرعامل انجمن تعزیه ایرانیان یادآور شد: حتی امروز وقتی می‌خواهیم طرفه نگاهی به ایران بیندازیم آن را زیر پرچم توجه به هنر شرق جا می‌دهیم. به جای آنکه به شبیه‌خوانی و تعزیه و این دست از هنرهای بومی بپردازیم به «کاتاکالی»، «کابوکی» و دیگر نمایش‌های شرقی می‌پردازیم و اگر فرصت و حوصله‌ای بود به هنر مهجور شبیه‌خوانی اشاراتی از دور می‌کنیم.

نهادهای دولتی رسالت‌شان سیاست‌گذاری‌ست و پژوهش کار دانشگاه است

گله‌دارزاده با تاکید بر آنکه دانشگاه ما فاقد نگاهی پژوهشی در عرصه هنرهای سنتی، بومی در عرصه نمایش است گفت: مرکز هنرهای نمایشی نیز شاید در عرصه تولید، نگاه موزه‌ای و حوزه حفظ و اشاعه اجراها وظیفه‌ای برعهده داشته باشد اما بیش از آن اگر کاری می‌کند از سر وظیفه نیست و سیاست‌های عمده او نظارتی است. کاری که می‌کند از سر نگرانی است و کم‌کاری بخش‌های دیگر فرهنگی را جبران می‌کند

وی در پایان یادآور شد: اما بخش‌های دیگر فرهنگ باید بیش از این فعال باشند که متأسفانه فاقد نگاهی جامع و برنامه محور در میان بخش‌های دیگر هنر هستیم. اگر شاهد چنین برنامه‌هایی از این‌دست نیز باشیم بیشتر برای پر کردن برنامه و یا تاکید بر نگاه مناسبتی است که این تفکر گاه بر مصلحت و گاه بر منفعت استوار است و به سرعت به فراموشی سپرده می شود.

زنده‌یاد لنکرانی از مهم‌ترین ستون‌ها و پایه‌های هنر ملی ایران شناخته می‌شد

داود فتحعلی‌بیگی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی فرهنگ سار ضمن تسلیت درگذشت زنده‌نام لنکرانی با بیان آنکه حوزه هنر تعزیه یکی از مهم‌ترین دلسوزان و غمخواران خود را از دست داد یادآور شد: امثال زنده نام لنکرانی و هنرمندانی از این دست نه‌تنها به‌عنوان مهم‌ترین ستون‌ها و پایه‌های هنر ملی ایران در عرصه نمایش شناخته می شوند که در حقیقت چشم و چراغ این هنر برای ادامه مسیر ناهموار به شمار می روتد.

وی افزود: هر بار با از دست دادن این هنرمندان باید بر این نکته تاکید کرد که بدون آنکه تلاشی از سوی بدنه دانشگاهی، همچنین مسئولان و متولیان امر تئاتر در کشور برای ثبت و ضبط گنجینه‌های ارزشمند درون سینه این هنرمندان صورت گیرد شاهد فراغ این هنرمندان هستیم.

این پژوهشگر و مدرس تعزیه تاکید کرد: طی سال‌ها و دهه‌های اخیر شاهد از دست دادن یکان یکان این هنرمندان در کشورمان بودیم و هستیم که داغ هر کدام، نه‌تنها در کنار سوگواری برای از دست دادنشان که هجرانی بزرگ برای از دست دادن بخشی مهم از گنجینه و تاریخ شفاهی هنر تعزیه کشورمان به‌عنوان بومی‌ترین، کهن‌ترین و اصیل‌ترین هنر نمایش ایرانی در جهان به شمار می رود.

خفظ و اشاعه تعزیه، نیازمند عزم ملی است

این شبیه‌خوان و معین‌البکای پیشکسوت هنر تعزیه با اشاره به آنکه پیش از زمانی که شاهد از دست رفتن تمام اساتید و هنرمندان پیش‌کسوت هنر شبیه خوانی باشیم لازم است در کنار تمام شعارها و فعالیت‌های مقطعی، گامی جدی و عزمی ملی برای ثبت یادگارهای ماندگار در سینه این عزیزان و مدون کردن تاریخ معاصر هنر تعزیه کشورمان که دامنه شهرت آن مرزهای جهانی را نیز درنوردیده برداریم.

فتحعلی‌بیگی در پایان درباره زنده‌نام لنکرانی خاطرنشان کرد: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این هنرمند فقید تسلط او بر مکتب‌های مختلف هنر تعزیه و دانش بی‌چون‌وچرای او در عرصه نسخه‌شناسی هنر تعزیه بود. به گونه‌ای که بعد از بیش از ۸۰ سال فعالیت در عرصه هنر شبیه‌خوانی نه‌تنها دایره المعارفی از مکاتب مختلف و تجربه‌های متأخر و متقدم هنر تعزیه را با خود به‌همراه داشت که سهم مهمی در تدوین، گردآوری و اصلاح متون تعزیه که امروز بدست ما رسیده، داشت.   

منبع: ایرنا

برچسب های :

نظرات و تجربیات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرتان را بیان کنید

شش − 1 =